آینده پژوهی و پیشگویی آینده
ابتدا اجازه دهید با کمک وب سایت فیوچریزم به این سؤال پاسخ دهیم که: چه کسانی برای پیشگویی آینده سزاوارترند؟
اگر یک متخصص شناخته شده در سطح جهانی، آینده را پیشگویی کند، احتمال قابل توجهی وجود دارد که آن پیشگویی اشتباه از آب در بیاید. علی رغم انتظار ما از متخصصان، آنها در مورد آینده مرتکب اشتباه میشوند. اما چرا؟
نوشته مرتبط: ما پیشگو نیستیم
به لحاظ تاریخی شواهد علمی نشان میدهند که مناسبترین افراد برای پیشگویی اتفاقات آینده، کسانی هستند که در همه زمینهها دستی بر آتش دارند و به اصطلاح اطلاعات عمومی بالایی دارند و نه اینکه لزوماً متخصص در یک زمینه باشند. این مسئله میتواند یک دلیل هم داشته باشد: این جور آدم ها مثل متخصصان بر روی یک حوزه خاص تعصب ندارند.
ممکن است فکر کنیم متخصصان یک حوزه خاص میتوانند حداقل در حوزهای که سالها در آن مشغول به کار هستند، دست به پیشگوییهای دقیقی بزنند. اما نتایج یک پژوهش علمی که از سال ۱۹۸۴ شروع شد و بیست سال به طول انجامید، کاملاً مخالف این دیدگاه است. نتایج این تحقیق کاملاً به نفع (generalists) ها بود. یک دلیل عمده این نتایج، این است که عامگرایان (این واژهای است که من برای جنرالیستها انتخاب کردم) که حوزههای وسیعی از دانش را مطالعه میکنند، معمولاً میتوانند از اشتباهات خود درس بگیرند، اما متخصصان حرفهای، جهانبینیِ شکلگرفتهای دارند و آنقدر اعتماد به نفس کاذب دارند که آنها را از دیدن تغییرات کوچکِ غیرقابل پیش بینی باز میدارد.
نوشته مرتبط: نئوفالگیرها؛ کاسبان صنعت پیشبینی
با این مقدمه میخواهم به دو موضوع مهم بپردازم؛
نخست اینکه جنرالیستها اصلاً کسانی نیستند که هیچ مطالعهای ندارند یا مطالعات اندکی دارند و معمولاً اطلاعاتشان را به صورت تصادفی از هر نوع منبع اطلاعاتی از جمله سخنرانی آدمهای متوسط بگیرند. در واقع، عام گرایان مطالعه بسیار وسیعی دارند و معمولاً منابع معتبر را مورد مطالعه قرار میدهند. بنابراین به یک معنی، آنها متخصص هستند. متخصص در انتخاب بهترین و معتبرترین منابع اطلاعاتی و خوانشی میان رشتهای از آنها. پس شاید بهتر است آنها را متخصصان مطالعات عمومی بنامیم.
دوم اینکه یک آینده پژوه ممکن است حتی در حوزههای تخصصی دید بهتری از متخصصان آن حوزه در مورد آینده سوژههای مورد مطالعه در آن حوزه داشته باشد و این دقیقاً از ماهیت میان و فرارشتهایِ آینده پژوهی حاصل میشود، اما آنقدر حوزه فکری و دغدغه آینده پژوهان بزرگتر از پیشگویی است که معمولاً علاقهای برای پیشگویی نشان نمیدهند و اگر هم پیشگویی کنند، تعصبی بر آن ندارند و سعی نمیکنند تا گوش فلک را از آن پیشگویی پر کنند.
پیشگویی به طور کلی اهمیت زیادی در تصمیمگیریهای منطقی ندارد، اما متأسفانه هنوز ما انسانها به دلیل سختی تحلیل به افیون پیشگویی پناه میبریم تا خیالمان را نسبت به آینده راحت کنیم.
هنوز تأکید میکنم که ما آیندهپژوهان پیشگو نیستیم، اما بهترین پیشگوییها را از آیندهپژوهان بخواهید، البته از آیندهپژوهانی که به نوعی متخصصان عامگرا هستند و نه کاسبان آیندهپژوهی.