مدیریت روند در آینده پژوهی
احتمالا نام منحنی اس (S-Curve) خیلی جاها به گوش شما خورده است. از چرخه عمر محصول و نوآوری تا فراز و فرود تمدنها، اما تجزیه و تحلیل منحنی S در حوزهی آینده پژوهی و آینده نگاری استراتژیک، یک ابزار استراتژیک است که به سازمانها کمک میکند تا سیگنالهای اولیهی تغییرات در حال ظهور (نشانکهای آینده) را قبل از تبدیل شدن به روندها شناسایی و روی آنها سرمایهگذاری کنند. با درک مراحل مختلف رشد، از آغاز تا بلوغ، کسبوکارها میتوانند بهترین زمان را برای ورود به بازار و تعیین موقعیت استراتژیک خود مشخص کنند. این رویکرد به سازمانها اجازه میدهد تا با شناسایی فرصتها در اوایل چرخهی عمرشان، پتانسیل رشد را به حداکثر برسانند، از فرصتها استفاده کنند و مزیت رقابتی به دست آورند. استفاده از تجزیه و تحلیل منحنی S یک چشم انداز آیندهنگر را فراهم میکند و اطمینان میدهد که شرکتها برای حرکت در بازار و استفاده از فرصتهای جدید برای رشد پایدار آماده هستند.
تجزیه و تحلیل منحنی S
معمولا زمانی که مردم روندها را تشخیص میدهند، روندها در همه جا فراگیر شدهاند. اما واقعیت این است که سفر یک روند مدتها پیش از به دست آوردن توجه در بازار آغاز شده است. تجزیه و تحلیل منحنی S یک ابزار ارزشمند برای شناسایی نشانکهای آینده در مراحل اولیه و قبل از تبدیل شدن به روندها میباشد. روندها و سیگنالها همیشه در طول زمان پویا و در حال تغییر هستند. آنها چرخهی زندگی شامل رشد، بلوغ و افول را دنبال میکنند که اغلب با یک الگوی منحنی S نشان داده میشود. تجزیه و تحلیل منحنی S علاوه بر شناسایی نشانکهای ضعیف تغییر، ارزیابی میکند که آیا روندهای ثابت هنوز فضایی برای رشد دارند و یا شروع به کاهش کردهاند.
با استفاده از دادههای تاریخی مانند نرخ سرمایهگذاری و رشد بازار و ابزارهایی مانند Google Trends میتوان روندها را در امتداد منحنی S جایابی و موقعیت فعلی آنها را ردیابی کرد. اما نشانکهای ضعیف تغییر به دلیل ماهیت نوپای خود فاقد دادههای تاریخی هستند و از ابتدای منحنی S شروع میشوند. این نشانکها اگر به نقطه عطف برسند، به طور بالقوه صعود میکنند و به روند تبدیل میشوند. اما چطور متوجه شویم کدام علائم ضعیف تغییر یا نشانکها ممکن است به روند تبدیل شوند؟
هنگامی که روندها و پدیدهها با هم مرتبط باشند، الگوهای رشد مشابهی دارند و تحت تأثیر عوامل یکسانی قرار میگیرند. در واقع روندها توسط محرکهای یکسانی هدایت میشوند و با چالشهای مشابهی روبرو هستند.
به عنوان مثال، روند فراگیری خودروهای الکتریکی (EVs) و روند افزایش استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را در نظر بگیرید. هر دو ناشی از نیاز به کاهش انتشار کربن برای مبارزه با تغییرات اقلیمی هستند. این هدف مشترک یک محرک مشترک برای هر دو روند ایجاد میکند. در نتیجه، پیشرفت در زمینه فناوریهای بهبود یافته برای تولید باتریهای خودروهای برقی، میتواند برای راهحلهای ذخیرهسازی انرژی تجدیدپذیر نیز سودمند باشد. به طور مشابه، سیاستهایترویج انرژی پاکتر میتواند هم پذیرش EV و هم استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر را افزایش دهد.
هر دو روند همچنین چالشهای مشابهی مانند نیاز به زیرساخت بهتر و دستیابی به پذیرش گسترده عمومی روبرو هستند. این چالشهای مشترک به این معنی است که پیشرفت در رسیدگی به یک چالش میتواند به پیشرفت در روند دیگر نیز کمک کند. بررسی این روندها، شناخت محرکها و چالشهای مشترک مسیر یک روند را به خوبی مشخص میکند.
نشانکهای ضعیف تغییر، ابزار دوست داشتنی آینده پژوهان
آینده نگاری از روشهای مختلفی برای تجزیه و تحلیل محرکهای تغییر و ارزیابی میزان اهمیت یک نشانکِ ضعیفِ تغییر برای تبدیل شدن به یک روند و یا محو شدن آن نشانک استفاده میکند. یکی از روشهای مؤثر، تحلیل PESTLE است که محرکها و موانع خارجی را از دیدگاههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، قانونی و محیطی بررسی میکند. این رویکرد جامع، درک کاملی از اینکه آیا یک نشانک ضعیف تغییر، پتانسیل تبدیل شدن به یک روند را دارد یا نه، ارائه میدهد.
نشانکهای آینده که فقط از یک ناحیه از چارچوب PESTLE پدیدار میشوند، اغلب پایه و اساس لازم برای تبدیل شدن به روندها را ندارند. به عنوان مثال، یک فناوری جدید ممکن است نوآورانه و امیدوارکننده باشد اما اگر تقاضای اجتماعی برای آن وجود نداشته باشد یا اگر موانع قانونی قابل توجهی داشته باشد، بعید است که به یک روند تبدیل شود. با این حال، زمانی که محرکهای تغییر چندگانه از دستههای مختلف PESTLE همسو میشوند و هیچ مانع قابلتوجهی وجود ندارد، این احتمال افزایش مییابد که پدیده شتاب بگیرد و در یک بازه زمانی قابل پیشبینی به یک روند تبدیل شود. شکل زیر مراحل رشد روند در امتداد منحنی S را نشان میدهد.
حال به بررسی هر مرحله در امتداد منحنی S و ویژگیهای کلیدی آن میپردازیم.
نشانک ضعیف تغییر
این نشانک نشانگر اولیهی تغییراتی است که به تازگی در حال ظهور هستند و معمولاً فقط برای متخصصان و پیشگامان در یک زمینه خاص شناخته شدهاند. این سیگنالها اغلب شامل فناوریها یا شیوههای جدیدی هستند که هنوز در مراحل ابتدایی خود هستند و عمدتاً در مقالات تحقیقاتی دانشگاهی و مجلات تخصصی مورد بحث قرار میگیرند.
نشانک قوی
یک سیگنال ضعیف زمانی به سیگنال قوی تبدیل میشود که توجه روزنامهنگاران و مردم را جلب کند. سیگنالهای قوی معمولاً شامل فناوریها یا مفاهیم نوآورانه با پتانسیل بالا هستند، اما عمدتاً نظری هستند و هنوز به طور گسترده پیادهسازی و عملیاتی نشدهاند.
چرخهی هیاهو یا محبوبیت
چرخههای هیاهو زمانی به وجود میآیند که قبل از تحقق کامل نشانکهای قوی جدید، هیجان زیادی وجود داشته باشد. این هیجانات اغلب ناشی از پوشش رسانهای، تازگی این پدیده یا بازاریابی قوی است. حباب دات کام در اواخر دهه 1990 نمونهای از این پدیده است، جایی که اشتیاق و سرمایهگذاری گسترده در تجارت الکترونیک بسیار بیشتر از توسعه واقعی و سودآوری مشاغل آنلاین در آن زمان بود. تحلیل کلان دادهها در شرکتهای اتحادیه اروپا مثال دیگری است که موید همین موضوع میباشد. در نمودار زیر چرخهیهیاهو (خط چین) و تجزیه و تحلیل منحنی S(خط ممتد) برای کسبوکارهایی در منطقه اتحادیه اروپا که تحلیل کلانداده انجام دادهاند، مشخص شده است. خطوط ممتد نشان دهندهی پذیرش تدریجی تحلیل کلاندادهها توسط شرکتهایی با اندازههای مختلف در اتحادیه اروپا است.
بنابراین این نمودار به صورت بصری مفهوم چرخهی هیاهو را برای موضوع تجزیه و تحلیل کلان داده در اتحادیه اروپا نمایان میکند.
درهی مرگ
به دورهای اطلاق میشود که یک نشانک قوی تبلیغاتی در برآورده کردن انتظارات شدید و هیجانی اولیهای که در ابتدا ایجاد کرده بود، ناکام میماند. این مرحله پس از اینکه چرخهی هیاهو به اوج خود میرسد و نتایج پیشبینی شده محقق نمیشوند، رخ میدهد. در نتیجه، علاقه به نشانک تغییر به طور قابل توجهی کاهش مییابد و حباب متورم بازار میترکد. این کاهش نشاندهنده گذار از خوشبینی بیش از حد به ارزیابی واقعیتر از قابلیت و پتانسیل نشانک تغییر است.
در طول دره مرگ، سرنوشت نشانک تغییر میتواند دو مسیر متفاوتی را طی کند. اگر سیگنال صرفاً یک مد گذرا و فاقد نیروی محرکه اساسی برای رشد و تبدیل شدن به روند باشد (اصطلاحا یک نویز باشد)، احتمالاً به طور کامل ناپدید خواهد شد. اما اگر نشانک تغییر دارای پتانسیل تبدیل شدن به روند باشد، اما شرایط بازار مانع از این امر شود، هنگامی که شرایط مساعدتر شوند، نشانک میتواند دوباره به عنوان یک روند قابل توجه ظاهر شود. برای مثال، تجارت الکترونیک و خرید آنلاین به مدت یک دهه در درهی مرگ قرار داشت تا اینکه در دهه 2010 با ظهور فناوریهایی مانند پرداختهای موبایلی، قابل توجه شد. اخیراً متاورس و NFTها تبلیغات مشابهی را در طول همهگیری کووید 19 مشاهده کردند، اما علاقه به آنها کاهش یافت زیرا نتوانستند به وعدههای خود عمل کنند. درک این مفهوم به ارزیابی پایداری درازمدت روندهای نوظهور و شناخت عواملی که میتواند منجر به تجدید حیات آنها شود کمک میکند.
نمودار زیر از تجزیه و تحلیل منحنی S برای پیشبینی روندهای آیندهی تجارت الکترونیک (خرید آنلاین) در منطقه اتحادیه اروپا استفاده میکند.
ورود به بازار
این مرحله زمانی رخ میدهد که نشانک تغییر به نمونه اولیه یا اصطلاحا "اثبات مفهوم" (proof-of-concept ) رسیده باشد. پذیرندگان اولیه و رهبران افکار شروع به استفاده از این نوآوری میکنند و بر مخاطبان وسیعتری تأثیر میگذارند. این لحظهای ایدهآل برای معرفی محصول یا خدمات به بازار است.
شیوع در بازار و فاز رشد روند
این مرحله زمانی اتفاق میافتد که تعداد قابل توجهی از مصرفکنندگان، که به عنوان اکثریت اولیه شناخته میشوند، شروع به پذیرش یک محصول یا روند میکنند. در طول این مرحله رشد اولیه، تقاضا اغلب از عرضه فراتر میرود و فرصتهایی را برای همه تامینکنندگان ایجاد میکند و اکثر تامین کنندگان میتوانند بدون رقابت شدید سود ببرند و پیشرفت کنند. این مرحله با گسترش قابل توجه بازار و افزایش پذیرش محصول یا خدمات جدید مشخص میشود.
روند تقویت شده (فاز تقویت روند)
پس از گذراندن مرحله اولیهی رشد روند و یا محصول، نشانک ضعیف تغییر اولیه به یک روند تقویت شده و کلان روند در بازار تبدیل میشود. در واقع روند با شتاب بیشتری مورد پذیرش قرار میگیرد و تأثیر بیشتری بر بازار دارد. اما با فروکش کردن مرحله شیوع در بازار و رشد اولیه، رقابت در بازار تشدید میشود. کسب وکارها برای حفظ موفقیت در این چشمانداز در حال تحول، باید فرآیندهای خود را اصلاح کنند، کسبوکار و یا خطوط تولیدشان را گسترش دهند، محصولات یا خدمات خود را منحصر به فرد کنند تا از رقبا متمایز شوند و یا با سایر کسبوکارها ادغام شوند تا موقعیت خود را در بازار تثبیت کنند. در این مرحله یعنی زمانی که روند وارد چرخهی معمولی زندگی خود میشود نیاز به نوآوری مستمر و سازگاری استراتژیک بسیار مهم است.
روند تثبیت شده
گاهی اوقات، فاز تقویت یک روند ممکن است به طور موقت قبل از ادامه مسیر صعودی روند در امتداد منحنی S متوقف شود. این مرحله با مرحلهی درهی مرگ که قبل از تحقق کامل یک روند اتفاق میافتد، متفاوت است. در این مرحله روند تحقق کامل یافته و تثبیت شده اما در حال تجربهی یک مکث موقت میباشد. در این مرحله حتی اگر روند در حال حاضر به طور فعال در حال گسترش نباشد، ارتباط و پتانسیل رشد خود را حفظ میکند و زمینه را برای رشد خود در آینده فراهم میکند.
اشباع بازار و تضعیف روند
در یک نقطه خاص، یک روند شروع به از دست دادن نیروی حرکت خود میکند، زیرا با روندهای جدید در حال ظهور و نشانکهای تغییری روبرو میشود که جایگزین آن میشوند. از طرف دیگر، یک روند ممکن است به طور کامل پذیرفته شود و دیگر جایی برای رشد بیشتر نداشته باشد. در هر دو سناریو، روند وارد فاز اشباع بازار میشود. این مرحله با کاهش نفوذ و ارتباط روند مشخص میشود. از آنجایی که روند دیگر نمیتواند سطوح قبلی فعالیت خود را حفظ کند، به یک روند ضعیف تبدیل و از بین خواهد رفت.
مطالعهی مستمر روندها در آینده نگاری یک ابزار حیاتی برای سازمانها و کسبوکارها است تا در یک بازار پویا موفق عمل کنند. یک روند هم مانند بسیاری از مفاهیم دیگر چرخهی عمری را تجربه میکند، از لحظهی زایش تا مرگ. اما مسئله مهم در آینده پژوهی و آینده نگاری استراتژیک به خصوص در کسب و کارها فهم درست این چرخه است. با تجزیه و تحلیل منحنی S به عنوان یک ابزار استراتژیک در این زمینه، نشانکهای ضعیف آینده شناسایی میشوند. بنابراین سازمانها میتوانند با درک مراحل مختلف رشد روند از نشانکهای ضعیف تا روندهای تثبیتشده، استراتژیهای خود را به گونهای تنظیم کنند که از فرصتهای بازار به بهترین نحو بهرهبرداری کنند و در مواجهه با چالشهای آینده آماده شوند.
رادار روند یک ابزار فوق العاده مهم در این زمینه است. رادار روند ابزاری برای مدیریت مستمر روندها و فهم درست از چرخهی عمر آنهاست. این رادار در ترکیب با رادار ریسک، رادار استارت آپ و البته سناریونگاری، جعبه ابزاری قدرتمند برای شرکتهایی است که میخواهند مهیای آینده باشند.