logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

بنر
دیدوانسوپر اپلیکیشن دیدوان
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

سوپر اپلیکیشن دیدوان

استفاده از آینده نگاری برای اثبات استراتژی

بیشتر شرکت‌ها به استراتژی به عنوان راهی برای تعیین مسیر به سوی موفقیت، بر اساس واقعیت‌های امروزی نگاه می‌کنند. هدف اغلب تمرکز بر آنچه مسلم است مانند روندهای فعلی، بازارهای تثبیت شده و نیازهای قابل پیش‌بینی است. اما در دنیایی که عدم قطعیت در آن امری عادی است، تنها تکیه بر آنچه که شناخته شده است می‌تواند کسب‌وکارها را آسیب‌پذیر کند. دیگر واکنش نشان دادن به تغییر کافی نیست و موفق‌ترین سازمان‌ها آن‌هایی هستند که برای آن آماده باشند.

 

آینده‌نگری استراتژیک عبارت است از کاوش فعالانه آینده‌های مختلف؛ آن هم نه برای پیش بینی یک نتیجه، بلکه برای آماده شدن برای طیف وسیعی از احتمالات. آینده‌نگاری به‌جای نگاه کردن به استراتژی به‌عنوان یک نقشه راه ثابت و غیرقابل تغییر، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا برنامه‌ای پویا تدوین کنند که می‌تواند با تغییر محیط و جهان، تکامل یابد. با در نظر گرفتن روندهای نوظهور، تغییرات غیرمنتظره و اختلالات بالقوه، کسب‌و‌کارها می‌توانند استراتژی‌هایی را ایجاد کنند که انعطاف‌‌پذیر، سازگار و قابل اعتماد باشد. گنجاندن آینده‌نگاری در فرآیند برنامه‌ریزی استراتژیک فقط به شما در برنامه‌ریزی برای مواجهه با عدم قطعیت کمک نمی‌کند، بلکه منجر به آن خواهد شد تا با اطمینان در آن پیمایش کنید. با به چالش کشیدن مفروضات، تشخیص سیگنال‌های ضعیف و تصور آینده‌های جایگزین، می‌توانید یک استراتژی‌ تدوین کنید که نه تنها در محیطی غیرقابل پیش‌بینی زنده بمانید، بلکه در آن رشد کنید.

آینده‌نگاری استراتژیک به سازمان‌ها کمک می‌کند که فراتر از روندهای فعلی نگاه کنند و عواملی را که آینده آن‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند، پیش‌بینی کنند. به جای انتظار برای تغییر بازار یا واکنش به رویدادهای پیش‌بینی نشده، کسب‌وکارها می‌توانند به طور فعال برنامه‌ای تدوین کنند که سازگار، قوی و همسو با اهداف بلندمدت باشد. ادغام آینده‌نگاری در برنامه‌ریزی استراتژیک مربوط به پیش‌بینی یک آینده خاص نیست، بلکه هدفش آماده‌سازی شما برای طیف وسیعی از احتمالات و اطمینان از آمادگی سازمان شما برای پیشرفت بدون توجه به آنچه در آینده اتفاق می‌افتد، است.

 

چشم‌انداز یک شرکت، قطب‌نمای آن است، اما ایجاد چشم‌اندازی که در مواجهه با تغییرات دائمی کارا و انگیزاننده باقی بماند، مستلزم درک عمیق‌تری از پویایی‌های آینده است. آینده نگری الهام بخش بینشی است که تخیل را گسترش می‌دهد و تفکر منسوخ امروزی را به چالش می‌کشد. این امر سازمان‌ها را تشویق می‌کند که بپرسند: اگر روندهای نوظهور را بپذیریم، به چه چیزی تبدیل می‌شویم؟ چگونه می‌توانیم موقعیت خود را برای استفاده از فرصت‌های آینده داشته باشیم؟ از طریق فعالیت‌های آینده‌نگاری مانند برنامه‌ریزی سناریو و تحلیل روند، شرکت‌ها می‌توانند چشم‌اندازی ایجاد کنند که به وضعیت فعلی محدود نمی‌شود؛ بلکه افقی را در بر می‌گیرد که از امکاناتی مانند پیشرفت‌های فناوری، تغییرات اجتماعی و تغییرات محیطی ناشی می‌شود. به عنوان مثال، با بررسی روندهای پیرامون پایداری یا ترجیحات مصرف کننده‌ی در حال تحول، یک شرکت ممکن است چشم اندازی ایجاد کند که بر تبدیل شدن به یک رهبر در محصولات سازگار با محیط زیست تمرکز دارد و زمینه را برای تمایز در بازار فراهم می‌کند.

 

هنگامی که یک چشم انداز ایجاد شد، اهداف استراتژیک آن چشم انداز را مورد توجه قرار می‌دهند و گام‌های مشخص و اهداف قابل اندازه‌گیری را ارائه می‌دهند. اما آینده‌نگاری فقط هدف‌گذاری را شامل نمی‌شود، بلکه چگونگی رسیدن  به آن را نیز روشن می‌کند. اهداف باید هم اولویت‌های فوری و هم اهداف بلندمدت را منعکس کنند و آینده‌نگری بینش‌های لازم برای تعیین این اهداف را با چشم‌اندازی بر تغییرات آینده فراهم می‌کند. نکته کلیدی این است که بدانید محیط کسب و کار چگونه تکامل خواهد یافت، چه فرصت‌های جدیدی ممکن است ایجاد شود و چگونه عوامل خارجی مانند تغییرات سیاسی یا تکنولوژیکی می‌توانند بر عملیات شما تأثیر بگذارند. برای مثال، از آنجایی که شرکت‌های بیشتری از رویکرد هدف محور برای کسب‌وکار استقبال می‌کنند و اهمیت تأثیرات اجتماعی و زیست‌محیطی را می‌پذیرند، آینده‌نگاری می‌تواند به سازمان‌ها کمک کند تا اهدافی فراتر از رشد مالی و سود تعیین کنند. با توجه به افزایش تقاضا برای پایداری، شرکت‌ها ممکن است اهدافی را برای کاهش انتشار کربن، بهبود کارایی منابع یا توسعه محصولات مسئولیت پذیر اجتماعی تعیین کنند. این اهداف آینده نگر نه تنها به شرکت برای موفقیت موقعیت برتر می‌دهد، بلکه ارزش‌ها و انتظارات مشتریان و ذینفعان آینده را نیز منعکس می‌کند.

 

10 سوال مهم برای شروع آینده نگاری استراتژیک

 

انتخاب‌های استراتژیک، تصمیم‌هایی هستند که جهت شرکت را هدایت می‌کنند؛ کجا باید رقابت کرد، چگونه برنده شد و روی چه حوزه‌هایی تمرکز کرد. این انتخاب‌ها محدوده استراتژی را مشخص می‌کند و اغلب بر اساس وضعیت فعلی بازار و توانایی‌های داخلی شرکت تنظیم می‌شوند. با این حال، زمانی که آینده‌نگاری در این فرآیند ادغام می‌شود، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا این انتخاب‌ها را با نگاهی به آینده انجام دهند. آینده‌نگاری به شناسایی بازارهای نوظهور، بخش‌های مشتریان جدید و اختلالات احتمالی قبل از اینکه برای رقبا آشکار شود، کمک می‌کند. با درک این روندهای آینده، کسب‌و‌کارها می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد اینکه کجا سرمایه‌گذاری کنند، چه محصولاتی را توسعه دهند و چگونه خود را نسبت به رقبای خود پوزیشن کنند، اتخاذ کنند. برای مثال، با ظهور اقتصاد اشتراکی، شرکت‌ها ممکن است در زمینه‌هایی مانند اجاره محصول یا مدل‌های مبتنی بر اشتراک، نوآوری را انتخاب کنند و در تقاضای فزاینده برای دسترسی به جای مالکیت، سرمایه‌گذاری کنند. 

 

بعد از ایجاد چشم‌انداز، هدف و برنامه‌ریزی، نوبت اجراست. اجرا جایی است که استراتژی جان می‌گیرد، اما همچنین جایی است که اکثر شرکت‌ها دچار مشکل می‌شوند. بسیاری از سازمان‌ها یک برنامه استراتژیک ایجاد می‌کنند اما از اجرای یک استراتژی اجرایی منعطف و سازگار که به چالش‌های جدید و شرایط در حال تغییر پاسخ می‌دهد، ناکام هستند. آینده نگاری ابزارهایی را فراهم می‌کند تا اطمینان حاصل شود که اجرا با اهداف استراتژیک همسو می‌شود؛ حتی با تکامل محیط کسب و کار.

 

آینده‌نگاری به جای محدود کردن شرکت به برنامه‌های بلندمدت سفت و سخت، برنامه‌ریزی مستمر را تشویق می‌کند؛ جایی که ابتکارات استراتژیک به طور منظم در پرتو بینش‌های جدید و تحولات بازار ارزیابی می‌شوند. این فرآیند برنامه‌ریزی مداوم به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا چابک باقی بمانند.

 

در نهایت، یکی از جنبه‌های آینده‌نگری استراتژیک که اغلب نادیده گرفته می‌شود، نقش آن در پیگیری اجراست. همانطور که استراتژی‌ها اجرا می‌شوند، مهم است که به طور مستمر ارزیابی کنید که آیا شرکت در مسیر درستی قرار دارد و بر اولویت‌های درست تمرکز کرده است یا خیر. آینده‌نگاری راهی برای نظارت بر مفروضات و اعتبار بخشیدن به جهت استراتژی در طول زمان فراهم می‌کند. از آنجایی که همه استراتژی‌ها بر اساس مجموعه‌ای از مفروضات ساخته شده‌اند، آینده نگری به سازمان‌ها کمک می‌کند تا این مفروضات را پیگیری کنند و در صورت لزوم استراتژی را تنظیم کنند. با بازبینی منظم شاخص‌های کلیدی و نظارت بر روندهایی که می‌توانند بر مفروضات پشت استراتژی تأثیر بگذارند، کسب‌وکارها می‌توانند تشخیص دهند که چه زمانی برنامه‌هایشان باید تعدیل شود. به عنوان مثال، اگر شرکتی فرض کند که یک فناوری خاص در یک مقطع زمانی خاص به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرد، آینده نگاری می‌تواند به نظارت بر سرعت واقعی پذیرش کمک کند و اطمینان حاصل کند که شرکت منابع خود را در زمان مناسب سرمایه گذاری می‌کند.

 

ارزش آینده نگاری در توانایی آن برای انعطاف‌پذیرتر و سازگارتر کردن استراتژی‌ها نهفته است. این به کسب‌و‌کارها اجازه می‌دهد تا به طور فعالانه برای اختلالات احتمالی آماده شوند، به جای اینکه صرفاً در هنگام وقوع به آن‌ها واکنش نشان دهند. با ادغام آینده نگری در استراتژی خود، نه تنها برای آینده برنامه ریزی می‌کنید، بلکه فعالانه آن را شکل می‌دهید. در دنیایی که تغییر اجتناب‌ناپذیر است، کسب‌وکارهایی که آینده نگری را پذیرفته‌اند، بدون توجه به آنچه آینده به ارمغان می‌آورد، بهترین تجهیزات را برای پیشرفت خواهند داشت. گنجاندن آینده‌نگاری در برنامه‌ریزی استراتژیک دیگر یک امر تجملی نیست، بلکه یک ضرورت است. با استفاده از آینده نگاری برای تعیین چشم انداز، توسعه هدف، انتخاب‌های استراتژیک، اجرا و پیگیری، شرکت‌ها می‌توانند استراتژی‌هایی بسازند که نه تنها در دنیایی با تغییرات دائمی زنده بمانند، بلکه رشد کنند. سوال دیگر این نیست که آیا می‌توانید آینده را پیش‌بینی کنید، بلکه این است که آیا کسب‌وکار شما آماده است تا با آن سازگار شود و اینجاست که آینده نگاری استراتژیک متولد می‌شود. یک ترکیب کارآمد از آینده پژوهی و استراتژی برای استفاده در سازمان‌ها.