logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

بنر
دیدوانسوپر اپلیکیشن دیدوان
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

سوپر اپلیکیشن دیدوان

پویش افق در آینده پژوهی

پویش افق در آینده پژوهی چه کمکی به ما می‌کند؟ 

پویش افق، کاوش و تجزیه و تحلیل سیستماتیک افق آینده‌ی سازمان برای اجرای آینده نگاری است. افق آینده‌ی هر سازمانی با دیگری متفاوت است. برای برخی شرکت‌ها، سه ماهه‌ی پیش‌رو و برای برخی دیگر، پنجاه سال آینده. برخی آنقدر در محیط آشوبناک فعالیت می‌کنند که افق دیدشان تا آخر سال است و برخی می‌توانند به یک قرن بعد فکر کنند. اثربخشی فرآیند پویش افق به انتخاب دسته‌بندی‌های پویش مناسب بستگی دارد که اغلب به عنوان Input bins شناخته می‌شوند. این دسته‌بندی‌ها به سازماندهی اطلاعات جمع آوری شده کمک می‌کنند و از مرتبط بودن، جامع بودن و متعادل بودن اطلاعات ورودی با کسب‌و‌کار مربوطه اطمینان می‌دهند.

 

چارچوب‌های پویش افق (از PEST تا STEEPS) 

چارچوب‌های سنتی مانند تجزیه و تحلیل PEST (مخفف حروف اول 4 کلمه‌ی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فناوری) مدت‌هاست که توسط تحلیلگران کسب‌و‌کار (Business Analysts) برای پویش افق استفاده می‌شود. چار‌چوب PESTبرای افق‌های کوتاه مدت، معمولا سه ماه تا سه سال آینده بسیار موثر است. با این حال، با افزایش پیچیدگی محیط خارجی، چارچوب‌های جامع‌تری مانند STEEP (اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی)، STEER (اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیست‌محیطی و مقرراتی)، PESTLE (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و اخلاقی) و PESTLED (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری حقوقی و جمعیت شناسی) پدید آمده‌اند.

بررسی چارچوب‌های مختلف پویش افق و روش استفاده از آن‌ها برای ایجاد مهارت‌های آینده ‌نگاری تطبیقی 

picture

چارچوب STEEP:

یکی از توسعه‌های رایج PEST، گنجاندن عوامل زیست محیطی در آن است که منجر به چارچوب STEEP  (اجتماعی، فناوری، اقتصادی، زیست محیطی و سیاسی) می‌شود. این گسترش، اهمیت فزاینده‌ی ملاحظات زیست محیطی در تصمیم‌گیری تجاری، به ویژه در پرتو تغییرات آب و هوایی و نگرانی‌های مربوط به پایداری را تصدیق می‌کند. 

 

چارچوب STEER:

در این چارچوب عوامل نظارتی و مقرراتی جایگزین سیاست می‌شوند. این تعدیل به ویژه برای صنایعی که به شدت تحت تأثیر تغییرات مقررات قرار دارند مفید است. 

 

چارچوب PESTLE:

با افزودن عوامل حقوقی و اخلاقی به PEST چارچوب PESTLE ساخته می‌شود. این دامنه وسیع‌تر به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا انطباق قانونی و ملاحظات اخلاقی در بازار جهانی در نظر بگیرند.

 

چارچوب PESTLED:

برای شرکت‌هایی که نیاز به کاوش عمیق‌تر در روندهای جمعیتی دارند، تغییرات جمعیتی به عنوان یک مقوله اضافی گنجانده است. این امر به ویژه برای مشاغلی که بخش‌های مصرف‌کننده خاصی را هدف قرار می‌دهند یا در بازارهای متنوع فعالیت می‌کنند، مفید است؛ زیرا تغییرات جمعیتی می‌تواند به طور قابل توجهی بر پویایی بازار و رفتار مصرف کننده تأثیر بگذارند.

 

چارچوب STEEPS:

چارچوب STEEP برای آینده‌نگاری کوتاه مدت سازمانی کافی به نظر می‌رسد؛ اما برای آینده نگاری جهانی و با توجه به نقش مهمِ پیشرفتِ‌ فناوری‌های علمی در شکل‌دهی آینده، افزودن علم (Science) ابزار تحلیل جامع‌تری با عنوان چارچوب STEEPS به ما ارائه می‌دهد. با گنجاندن علم، توانایی سازمان برای پویش افق‌های آینده و تحلیل عوامل علمی موثر بر تغییرات بلندمدت و جهانی به طور موثرتری افزایش می‌یابد. چارچوب STEEPS مخفف شش حوزه کلیدی (علم، فناوری، محیط زیست، اقتصاد، سیاست و جامعه) است که برای درک و پیش‌بینی روندهای آینده ضروری هستند. به این 6 حوزه‌ی کلیدی، دامنه‌های آینده‌نگری سطح بالا (Top Level Foresight Domains) می‌گویند؛ زیرا مهم‌ترین جنبه‌های تغییرات در آینده را پوشش می‌دهند. علی‌رغم اهمیت علم، بسیاری از آینده‌پژوهان آن را نادیده می‌گیرند که اشتباه است. حوزه‌های مختلف علوم (مانند علوم فیزیکی، شیمیایی و رایانه‌ای) بر فناوری‌هایی که استفاده می‌کنیم تأثیر زیادی می‌گذارند. 

هر یک از این چارچوب‌ها رویکردی مناسب برای پویش افق ارائه می‌دهند و به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا مرتبط‌ترین مجموعه‌ها را بر اساس زمینه منحصر به فرد خود و نیازهای استراتژیک‌شان انتخاب کنند. با انتخاب چارچوب مناسب، سازمان‌ها می‌توانند قابلیت‌های آینده‌نگاری خود را افزایش دهند و اطمینان حاصل کنند که برای عبور از پیچیدگی‌ها به خوبی آماده هستند. هر چارچوب لنز متفاوتی را ارائه می‌کند که از طریق آن می‌توان داده‌های خارجی را مشاهده و تفسیر کرد. انتخاب مجموعه‌ی مناسب از مقوله‌ها یک تصمیم استراتژیک است که می‌تواند به طور قابل توجهی بر کیفیت آینده نگاری شرکتی تأثیر بگذارد. مجموعه‌ی مناسب از این مقوله‌‌ها تضمین می‌کند که فرآیند پویش مرتبط‌ترین اطلاعات را به دست می‌آورد و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا برای چالش‌ها و فرصت‌های آینده بهتر آماده شوند. 

یک بار دیگر باید متذکر شویم که بسیاری از برنامه‌های آموزشِ آینده ‌نگاری معمولاً فقط چارچوب STEEP (شامل عوامل اجتماعی، فناوری، زیست‌محیطی، اقتصادی و سیاسی) را آموزش می‌دهند و از عنصر حیاتی علم غفلت می‌کنند. زمینه‌های علمی مختلف مانند علوم فیزیکی، علوم شیمی، علوم زیستی، علوم بهداشتی، علوم مواد، علوم کامپیوتر و علوم اطلاعات همگی رشد تصاعدی و ظرفیت‌های فناوری‌های مختلفی که امروزه استفاده می‌کنیم را تقویت و یا محدود می‌کنند، برای پیش‌بینی آینده‌ی هر فناوریِ مهم، باید علم پشت آن را درک کرد. این رویکرد، ارزیابی واقع بینانه‌تری را از تأثیر آینده‌ی آن فناوری تضمین می‌کند.

بدون نظرات متخصصانِ علم مربوطه، پیش‌بینی‌ها می‌توانند حدس و گمان بیهوده باشند و منجر به آینده‌نگاری ضعیف در فناوریِ پیش‌رو شوند. بدون آینده نگاری خوب در حوزه‌ی فناوری، بررسی و ارزیابی سایر عوامل چارچوب STEEPS (یعنی عوامل EEPS) در یک صنعت و یا سازمان امکان‌پذیر نیست.

علم و فناوری محرک‌های اصلی تسریع تغییرات در تمدن مدرن هستند. بسیاری از جنبه‌های علم و فناوری قابل پیش‌بینی هستند و خواه ناخواه به رشد خود ادامه خواهند داد. تکنولوژی با افسون خیره‌کننده‌ی خود در هر قدم هفت فرسنگ حرکت‌ می‌کند و از یک فتح انقلابی بی‌رحمانه به فتحی دیگر می‌رود، صنایع قدیمی را به سرعت از بین می‌برد و نوآوری‌های جدیدی ایجاد می‌کند. با این حال، این به معنای جبر تکنولوژیکی نیست. جبرگرایی سخت می‌گوید که هر فناوری نوین باید به طور خودکار جامعه را تغییر دهد و رشد کند. اما انسان‌ها حق انتخاب اخلاقی برای استفاده یا عدم استفاده از فناوری‌های نوین را دارند. تنها ابزار قدرتمند برای مقابله با فناوری‌های نوین مضر، سایر پیشرفت‌های علمی و فناوری است. بنابراین، تصمیم‌گیری در مورد اینکه ابتدا کدام علم و فناوری توسعه یابد و نحوه‌ی استفاده از آن‌ها چگونه تنظیم شود، حیاتی‌ترین تصمیماتِ جامعه مدرن هستند. 

 

مطالعه‌ی بیشتر (The Ethics of Invention)

 

به نظر شما آیا فناوری‌هایی مانند نمک زدایی، فتوولتائیک، زیست‌شناسی مصنوعی، یا واسط مغز و ماشین (BMI) به طور قابل توجهی در دهه آینده پیشرفت خواهند کرد؟

 

  حدود سال 2000 میلادی بسیاری از آینده ‌پژوهان تبلیغات رسانه‌های محبوب درباره پیشرفت‌های قریب‌الوقوع مانند انسان‌های دستکاری ژنتیکی شده‌، قرص‌های تقویت‌کننده حافظه، منابع انرژی غیرمتمرکز و چاپگرهای سه بعدی خانگی را باور کردند. آن‌ها همچنین معتقد بودند که ما اتومبیل‌های خودران، تلفن‌های پوشیدنی و رایانه‌هایی خواهیم داشت که می‌توانند گفتار انسان را درک کنند. واقعیت این است که اکثر متخصصانِ این زمینه‌ها اکنون فکر می‌کنند که تحقق اولین مجموعه‌ فناوری‌های ذکر شده مانند قرص‌های تقویت‌کننده‌ی حافظه در چند دهه آینده بسیار بعید است. از سوی دیگر، فناوری‌های مجموعه‌ی دوم، مانند ماشین‌های خودران و رایانه‌هایی که گفتار انسان را درک می‌کنند، به احتمال زیاد به زودی اتفاق می‌افتند. به عنوان مثال چاپگرهای سه بعدی  فعلی که یکی از فناوری‌های مجموعه اول است، می‌توانند اشیاء جامد ساده مانند قطعات فلزی یا اسباب‌بازی‌های پلاستیکی ایجاد کنند، اما هنوز قادر به ساخت دسکتاپ‌های الکترونیکی پیچیده یا سایر موارد پیچیده نیستند. دستیابی به این فناوری‌ها که هنوز در حال توسعه‌اند، مستلزم پیشرفت‌های قابل‌توجهی در رباتیک، اتوماسیون و هوش‌مصنوعی است. تنها قرار گرفتن فناوری‌های مجموعه اول در نقشه‌ی راه فناوری، حداقل یک یا دو دهه دیگر زمان خواهد برد. در مقابل فناوری‌های گروه دوم مانند اتومبیل‌های خودران، تلفن‌های پوشیدنی و رایانه‌هایی که بتوانند گفتار انسان را درک کنند، مدت‌هاست که از سوی کارشناسان، رویدادهایی با احتمال بالا در یکی دو دهه‌ی آینده در نظر گرفته می‌شوند. بنابراین آینده پژوهان برای پیش‌بینی پیشرفت در فناوری‌های مختلف نیازمند نظرات متخصصانی هستند که در زمینه‌ی آن فناوری علم کافی داشته باشند. تقویت همکاری بین دانشمندان از تخصص‌های مختلف و جامعه آینده نگاری چالشی ارزشمند است که هدف آن بهبود دقت و بالا بردن قابلیت اطمینان از پیش‌بینی‌های تکنولوژیکی با در نظر گرفتن عوامل ضروری چارچوب‌های پویش افق می‌باشد.