پرتره رسمی آینده کار: تحلیلی از آنچه تصاویر به ما نشان میدهند و آنچه پنهان میکنند
وقتی عبارت «آینده کار» را در اینترنت جستجو میکنیم، با گالری خیرهکنندهای از تصاویر روبرو میشویم. این تصاویر، در مجموع، یک پرتره رسمی و باشکوه از دنیای کار در آینده را به نمایش میگذارند. اما مانند یک پرتره سلطنتی، این بازنمایی بصری نیز داستانی گزینششده را روایت میکند. آیندهپژوهی انتقادی به ما میآموزد که برای درک عمیقتر، باید به فضاهای خالی و چهرههای غایب نیز توجه کنیم. یک مقاله جدید که در نشریه فیوچرز (Futures) منتشر شده است، این پرتره رسمی را رمزگشایی میکند تا نشان دهد چه چیزی را به ما نشان میدهد و مهمتر از آن، چه حقایق مهمی را از ما پنهان میکند.
روایت آشکار: چه کسانی و چه چیزهایی در پرتره آینده کار حضور دارند؟
با نگاهی به این گالری دیجیتال، چند ویژگی مشترک و تکرارشونده که گفتمان مسلط تصاویر آینده کار را تشکیل میدهد، به سرعت توجه را جلب میکند:
شخصیتهای اصلی: متخصصان جوان (معمولاً بین ۲۵ تا ۴۰ سال)، خوشپوش، سالم و سرشار از رضایت.
محیط کار: یک آرمانشهر مینیمالیستی؛ دفاتر کار روشن، تمیز، خلوت و پر از نور طبیعی.
ماهیت کار: کار تقریباً به طور انحصاری، «کار دانشی» است. ابزارهای اصلی، لپتاپها و گوشیهای هوشمند هستند.
رابطه با فناوری: رابطه انسان و ماشین یک رابطه هماهنگ و مثبت است. انسانها در حال کنترل فناوریهای پیشرفته هستند.
📖 تصاویری که از آینده میسازیم، باورهای ما را شکل میدهند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه:
تصویرسازی برای آینده پژوهی؛ مروری جامع بر یک مقاله (روایت نخست)
تحلیلی آینده پژوهانه در بن مایههای سازنده تصاویر آینده
هنر نامرئیسازی: چه کسانی از قاب عکس آینده حذف شدهاند؟
قدرت واقعی یک گفتمان، در چیزهایی است که درباره آنها سکوت میکند. تحلیل عمیقتر این تصاویر، یک فرآیند سیستماتیک «نامرئیسازی» (Invisibilization) را آشکار میکند:
کارگران مسنتر: غایب بزرگ این تصاویر، نیروی کار میانسال و مسن است.
کارگران یدی و خدماتی: کارگران ساختمانی، نظافتچیها، پرستاران و رانندگان در این پرتره رسمی هیچ جایی ندارند.
واقعیتهای زندگی روزمره: واقعیتِ ترکیب کار با مسئولیتهای خانگی، مراقبت از کودکان و بههمریختگیهای زندگی، به طور کامل سانسور شده است.
بیکاری و چالشها: با وجود تمام بحثها درباره خطر بیکاری ناشی از هوش مصنوعی، این تصاویر دنیایی سرشار از اشتغال امن را به نمایش میگذارند.
آیندهای بدون کار: شاید مهمترین غایب، هرگونه تصویری از یک زندگی معنادار بدون نیاز به اشتغال سنتی باشد. این تصاویر این ایده را تقویت میکنند که ارزش انسان، تنها از طریق کار تعریف میشود.
📖 آیندهپژوهی انتقادی ما را به پرسشگری درباره روایتهای مسلط و دیدن آنچه نادیده گرفته میشود، دعوت میکند:
شکست آینده پژوهی: چرا سازمانها در ایجاد آینده مطلوب شکست میخورند؟
رمزگشایی از پرتره: چرا آینده کار اینگونه به تصویر کشیده میشود؟
این بازنمایی بصری یکطرفه، تصادفی نیست. در جهانی که از آینده کار میترسد، این تصاویر مانند یک داروی آرامبخش عمل میکنند. آنها با به تصویر کشیدن جوانان شاد و موفق، اضطراب جمعی درباره بیکاری نسلهای آینده را تسکین میدهند.
اما این آرامبخش، هزینههای سنگینی دارد. این نامرئیسازی، نابرابریهای موجود را تقویت کرده و تخیل جمعی ما را محدود میکند. این تصاویر مانع از آن میشوند که ما به آیندهنگاریهای بدیل، رادیکال و فراگیرتر فکر کنیم؛ آیندههایی که در آن، ارزش انسانها فراتر از شغلشان تعریف شود.
فراتر از پرتره رسمی: به سوی آیندهنگاری صادقانهتر
در نهایت، یک آیندهپژوهی انتقادی به ما میآموزد که به پرترههای رسمی با دیده شک و تردید نگاه کنیم. برای ساختن یک آینده عادلانهتر و فراگیرتر، اولین قدم این است که یاد بگیریم ببینیم چه کسانی و چه واقعیتهایی در این تصاویر غایب هستند. وظیفه ما این است که از این پرترههای رسمی فراتر رویم و کار دشوار اما ضروریِ خلق یک آلبوم صادقانه، متنوع و کامل از تمام آیندههای ممکن برای کار را آغاز کنیم.