logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

آینده پژوهی
دیدوانسوپر اپلیکیشن دیدوان
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

سوپر اپلیکیشن دیدوان

یک روش جدید در آینده‌ پژوهی برای مواجهه با بحران‌ها

وقتی به بحران‌های بزرگی مانند تغییرات اقلیمی نگاه می‌کنیم، اغلب احساس ناتوانی و اضطراب به ما دست می‌دهد. آینده‌های روشنی که به ما وعده داده می‌شود، آنقدر دور و دست‌نیافتنی به نظر می‌رسند که ارتباط برقرار کردن با آن‌ها دشوار است. متخصصان آینده‌ پژوهی دائماً در تلاش برای یافتن روش‌هایی هستند که به ما کمک کنند تا نه تنها آینده‌های ممکن را تصور کنیم، بلکه برای ساختن آن‌ها انگیزه و امید پیدا کنیم. اما اگر راه بهتری وجود داشته باشد چه؟ اگر به جای نگاه کردن به آینده‌ای دور، به یک «امروز» بهتر و موفق‌تر سفر کنیم و از آنجا به گذشته نگاه کنیم؟ این ایده اصلی یک روش خلاقانه و قدرتمند به نام «گذشته‌نگاری» (Pastcasting) است؛ یک ابزار ذهنی که با تغییر زاویه دید ما، قفل‌های تخیل را باز می‌کند و راه را برای اقدام عملی هموار می‌سازد.

 

 

بن‌بست تخیل (Burden of imagination): چرا فکر کردن به آینده‌های بهتر اینقدر دشوار است؟

 

یکی از بزرگترین موانع بر سر راه تحولات اجتماعی بزرگ، «بن‌بست تخیل» است. مقیاس چالش‌های پیش روی ما آنقدر عظیم است که تصور جهانی متفاوت، جهانی که در آن این مشکلات حل شده‌اند، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسد. سناریوهای آینده‌ نگرانه سنتی، با تمام اهمیتشان، گاهی ما را در دنیایی انتزاعی و ناملموس رها می‌کنند. وقتی از آینده‌ای در سال ۲۰۵۰ صحبت می‌کنیم (مطالعه بیشتر: هوش مصوعی و جهان در سال 2050)، خود را در آن نمی‌بینیم؛ ما یا بسیار پیرتر هستیم یا شاید اصلاً حضور نداشته باشیم. این فاصله ذهنی باعث ایجاد حس بیگانگی و ناتوانی می‌شود. ما می‌دانیم که تغییرات ریشه‌ای ضروری است، اما مسیر رسیدن به آن پر از موانع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به نظر می‌رسد. در نتیجه، به جای حرکت به جلو، در چرخه نا امیدی و بی‌عملی گرفتار می‌شویم و احساس می‌کنیم که آینده از پیش توسط نیروهایی خارج از کنترل ما تعیین شده است.

 

 

مطالعه بیشتر: روش پس نگری در آینده پژوهی

 

 

معرفی گذشته‌نگاری: سفری به یک «امروز» جایگزین

 

روش گذشته‌نگاری این معادله را به طرز هوشمندانه‌ای برعکس می‌کند. این روش به جای پرسیدن «چگونه می‌توانیم به آینده‌ای بهتر برسیم؟»، یک آزمایش فکری جسورانه را مطرح می‌کند: تصور کنید ما همین امروز در آن آینده بهتر زندگی می‌کنیم. برای مثال، فرض کنید اکنون سال ۲۰۲۵ است و ما با موفقیت توانسته‌ایم انتشار کربن را به نصف کاهش دهیم و به اهداف توافق پاریس دست یابیم. این نقطه شروع یک سناریوی «تاریخ جایگزین» است. برای اینکه این فرض باورپذیر باشد، یک «نقطه عطف» در گذشته نزدیک تعریف می‌کنیم؛ لحظه‌ای که تاریخ مسیر دیگری را در پیش گرفت. برای مثال، تصور می‌کنیم بحران مالی سال ۲۰۰۸ در واقع یک بحران نفتی عظیم بود که تمام جهان را مجبور کرد به سرعت به سمت انرژی‌های پاک و کاهش مصرف حرکت کند. حالا بخش اصلی و هیجان‌انگیز کار آغاز می‌شود: ما به عنوان ساکنان این «امروز» موفق، به عقب نگاه می‌کنیم و داستان این موفقیت را بازگو می‌کنیم. در پانزده سال گذشته چه اتفاقاتی افتاد؟ چه سیاست‌هایی اجرا شد؟ جوامع محلی چه ابتکاراتی به خرج دادند؟ مردم عادی چگونه سبک زندگی خود را تغییر دادند؟ اینجاست که جادوی این روش آشکار می‌شود.

 

 

چرا این روش قدرتمند است؟ رهاسازی خلاقیت و بازیابی امید

 

قدرت گذشته‌نگاری در تأثیر روانی عمیق آن نهفته است. اولاً، این روش بار سنگین تخیل را از دوش ما برمی‌دارد. تصور کردن یک «امروز» کمی متفاوت، که در آن هنوز خودمان هستیم، در همان خانه و محله زندگی می‌کنیم و با همان دوستان و خانواده در ارتباطیم، بسیار ساده‌تر از تصور یک آینده کاملاً بیگانه است. این آشنایی به تخیل ما چهارچوب می‌دهد و آن را ملموس و قابل دسترس می‌کند. ثانیاً، این روش حس عاملیت و توانمندی را به شدت تقویت می‌کند. داستان موفقیتی که ما تعریف می‌کنیم، متکی بر فناوری‌های جادویی آینده یا تصمیمات سیاستمداران دور از دسترس نیست؛ بلکه روایتی از اقدامات کوچک و بزرگ خودمان و جامعه‌مان است. کانون تغییر از آینده‌ای نامعلوم به گذشته‌ای نزدیک و قابل درک منتقل می‌شود. و در نهایت، این فرآیند بسیار رهایی‌بخش است. با فرض اینکه «کار سخت» از قبل انجام شده و ما به هدف رسیده‌ایم، دیگر نیازی به بحث درباره موانع و غیرممکن بودن‌ها نیست. تمام آن بحث‌های فرسایشی که با «نمی‌شود چون...» شروع می‌شوند، کنار گذاشته می‌شوند. ذهن ما آزاد می‌شود تا به جای تمرکز بر مشکلات، بر روی راه‌حل‌ها و مسیرهای خلاقانه متمرکز شود.

 

مطالعه بیشتر: تفاوت پس نگری با پیش بینی 

 

از آزمایش فکری تا اقدام در دنیای واقعی

 

شاید به نظر برسد که گذشته‌نگاری تنها یک بازی ذهنی است، اما ارزش واقعی آن در اتصال این تخیل به دنیای واقعی نهفته است. ایده‌هایی که در این فرآیند تولید می‌شوند، داستان‌های تخیلی نیستند؛ آن‌ها در واقع یک نقشه راه از اقدامات مشخص، عملی و قابل اجرا هستند. تجربیات کارگاه‌هایی که با این روش برگزار شده‌اند نشان می‌دهد که شرکت‌کنندگان با انرژی و امیدی تازه جلسه را ترک می‌کنند. آن‌ها نه تنها ایده‌های جدیدی برای اقدام در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود پیدا می‌کنند، بلکه احساس می‌کنند شکاف میان «آنچه باید انجام شود» و «آنچه ممکن به نظر می‌رسد» به طرز چشمگیری کاهش یافته است. در جهانی که غرق در روایت‌های دیستوپیایی و اخبار نا امیدکننده است، گذشته‌نگاری یک پادزهر قدرتمند است. این روش به ما یادآوری می‌کند که آینده یک سرنوشت محتوم نیست که در انتظار ما باشد، بلکه واقعیتی است که با تصمیمات امروز ما ساخته می‌شود. شاید بهترین راه برای شروع ساختن آینده‌ای بهتر، این باشد که ابتدا به گذشته‌ای نگاه کنیم که در آن موفق شده‌ایم و داستان آن پیروزی را برای خودمان تعریف کنیم.