logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

آینده پژوهی
دیدوانسوپر اپلیکیشن دیدوان
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

سوپر اپلیکیشن دیدوان

آینده‌ پژوهی و ضرورت درک پویایی‌های زمان

امروزه آینده‌ پژوهی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک برای هر سازمان، نهاد آموزشی یا کسب‌وکار است. آینده‌ پژوهی به ما این امکان را می‌دهد که فراتر از حدس و گمان، الگوها و نیروهایی را که ممکن است آینده را شکل دهند، شناسایی کنیم. این رویکرد به ما کمک می‌کند تا در برابر عدم قطعیت‌ها، واکنش‌پذیر نباشیم، بلکه پیش‌نگر و کنش‌گر باشیم.

یکی از ابزارهای کارآمد در آینده‌ پژوهی، «مثلث آینده (Future Triangle)» است (مطالعه بیشتر: مثلث آینده‌ها)؛ مدلی که با ساده‌سازی پیچیدگی‌های آینده، ما را قادر می‌سازد درک بهتری از نحوه‌ی تعامل گذشته، حال و آینده داشته باشیم. این مدل نخستین بار توسط سهیل عنایت‌الله (Sohail Inayatullah)، یکی از نظریه‌پردازان برجسته‌ی آینده‌ پژوهی، معرفی شد و به سرعت جایگاه خود را در مطالعات آینده تثبیت کرد.

مثلث آینده؛ ابزاری کلیدی در آینده‌ پژوهی برای تحلیل نیروهای تحول

مثلث آینده از سه ضلع تشکیل شده است که هر یک نشان‌دهنده‌ی یک دسته از نیروهای اثرگذار بر شکل‌گیری آینده هستند: «کشش آینده (Pull of the future)»، «فشار حال (Push of the present)» و «وزن گذشته (Weight of the history)». این مدل، آینده را به عنوان میدان نبرد این سه نیرو می‌بیند. نیروی کشش آینده، شامل آرمان‌ها، فناوری‌های نوین و تصاویر مطلوبی است که جوامع در ذهن دارند. فشار حال، بازتاب روندهای فعلی و داده‌های عینی است که در حال حاضر مشاهده می‌کنیم و در نهایت، وزن گذشته به سنت‌ها، ساختارها و نظام‌های جا افتاده‌ای اشاره دارد که تغییر در آن‌ها دشوار است.

به عنوان مثال، تصور کنید که در حوزه‌ی آموزش، برخی از مدارس در حال بهره‌گیری از هوش مصنوعی برای شخصی‌سازی مسیر یادگیری دانش‌آموزان هستند. این فناوری نماینده‌ی کشش آینده است. در عین حال، روند پیری جمعیت و نیاز به آموزش مادام‌العمر، فشار حال را شکل می‌دهد. اما در سوی دیگر، ساختارهای سنتی مانند آزمون‌های استانداردشده و بوروکراسی آموزش عمومی، وزن گذشته را تشکیل می‌دهند.

picture

با تحلیل این سه نیرو از طریق مدل مثلث آینده، می‌توان آینده‌هایی محتمل برای آموزش طراحی کرد که بر اساس تعامل پویا میان این نیروها شکل گرفته‌اند. این نگاه به برنامه‌ریزان کمک می‌کند تا استراتژی‌هایی اتخاذ کنند که هم ریشه در واقعیت‌های کنونی دارد و هم توان تحقق رؤیاهای فردا را.

از این ابزار نه‌تنها در آموزش، بلکه در صنایع گوناگون نیز استفاده می‌شود. برای مثال، در صنعت حمل‌ونقل، کشش آینده شامل رؤیای خودروهای خودران و زیرساخت‌های هوشمند شهری است. فشار حال، تغییرات اقلیمی و نیاز به کاهش گازهای گلخانه‌ای است و وزن گذشته، به وابستگی به سوخت‌های فسیلی و زیرساخت‌های قدیمی برمی‌گردد. آینده‌ پژوهی از طریق مدل مثلث آینده به ما کمک می‌کند در این زمینه نیز راهبردهای پایدارتر و مؤثرتری توسعه دهیم.

در عمل، آینده‌ پژوهی به کمک مثلث آینده، ما را از اسیر شدن در دام وضعیت فعلی نجات می‌دهد. در بحران‌هایی نظیر همه‌گیری کرونا، بسیاری از تصمیم‌گیرندگان صرفاً به شرایط موجود واکنش نشان دادند، بدون آنکه چشم‌انداز بلندمدت را ببینند. اما کسانی که از آینده‌ پژوهی استفاده کردند، توانستند به‌ موقع روندهای در حال ظهور مانند آموزش از راه دور، کار ترکیبی و اقتصاد دیجیتال را درک و برای آن آماده شوند.

همچنین، آینده‌ پژوهی از طریق مدل مثلث آینده، به ما اجازه می‌دهد نه صرفاً یک آینده قطعی، بلکه چندین سناریو طراحی کنیم. این سناریوها به عنوان نقشه‌های جایگزین عمل می‌کنند و در شرایط عدم اطمینان بالا، مانند تحولات ژئوپولیتیکی یا تغییرات فناوری، به ما انعطاف‌پذیری لازم را می‌دهند.

درک مثلث آینده به ما کمک می‌کند تا دیدگاه بلندمدت‌تری نسبت به تحولات داشته باشیم، تصمیمات استراتژیک‌تری بگیریم و در دنیایی پر از عدم قطعیت، نقشی فعال و مؤثر ایفا کنیم. آینده‌ پژوهی نه‌تنها دانشی کاربردی، بلکه روشی برای نجات از روزمرگی و طراحی آینده‌ای بهتر است؛ آینده‌ای که صرفاً منتظرش نمی‌مانیم، بلکه آن را می‌سازیم و مثلث آینده به ما یادآوری می‌شود که زمان یک پیوستار است که باید گذشته، حال و آینده را در کنار هم ببینیم.