logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

بنر
دیدوانسوپر اپلیکیشن دیدوان
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

سوپر اپلیکیشن دیدوان

آینده پژوهی شهر

شما دنیای آینده را چگونه می‌بینید؟ این سوال را از هر آینده‌ پژوهی که بپرسید، چند پاسخ آماده در آستین دارد. اگر اصرار کنید دانه دانه آن‌ها را بیرون می‌آورد و هر کدام را معرفی می‌کند. احتمالا از چند نفر که بپرسید متوجه شباهت پاسخ‌ها خواهید شد. در این میان اما می‌توانید افرادی را پیدا کنید که نظرات ناب آن‌ها شما را شگفت زده کند. شاید در جستجو میان آینده پژوهان شما به خانمی برخورد کنید که New York Times به او لقب «پیشگوی روند» داده و مجله‌ی Fortune او را به نام «نوستراداموس بازاریابی» خوانده؛ متخصص روند مشهور آمریکایی، خانم فیث پاپکورن (Faith Popcorn). البته نام خانوادگی او پاپکورن نیست، برای اولین کارفرمای او تلفظ Plotkin به اندازه‌ای سخت بود که پاپکورن را جایگزین آن کرد. ظاهرا فیث جوان هم آن موقع از این ایده استقبال کرده است. نوشته‌ای که در ادامه می‌خوانید، گزارشی است که در وبسایت خانم پاپکورن، با نام «شهر فردا (City of Tomorrow)» منتشر شده است.
سال ۲۰۵۰ است و ۹ میلیارد نفر از ما روی سیاره زمین جمع شده‌ایم. آیا ما مشتاق زندگی در فضاهای باز و به سبک روستایی هستیم؟ خیر؛ ۷۰ درصد از ما با رشد شهرنشینی در شهرها ساکن خواهیم بود و در مستعمرات کندو مانند دور هم جمع خواهیم شد. اینجا، همان جایی خواهد بود که همه چیز اتفاق می‌افتد؛ موتور تمدن ما؛ جایی که شما کار، عشق، خانواده، تفریح و ترس را پیدا می‌کنید.

آنچه در حال ظهور است


پیله: مهم‌ترین حرکت این چهل سال اخیر که در سال ۱۹۸۲ نامگذاری و چارچوب‌بندی شده است، همچنان با قدرت می‌تازد.

شهر-شرکت‌ها با شکوه رشد می‌کنند.

ایده‌ی یک شهر-شرکت، چیز جدیدی نیست. از دهه‌ی ۱۸۰۰ که صنعت رونق گرفت، از نساجی گرفته تا فولادسازی، شرکت‌ها شهرهایی را ساختند تا هجوم کارگران را در خود جای دهند. هنری فورد، فوردلندیا را در سال ۱۲۹۸ در جنگل‌های برزیل ساخت، جایی که امپراتوری نوپای خودرو، در حال توسعه‌ی یک منبع لاستیک بود. Alcoa، غول صنعت آلومینیوم، شهری در تنسی (Tennessee) را برای اسکان کارگران ایجاد کرد. امروزه نیز شاهد چنین شهرهایی هستیم.

 Google’s Bay View با ۴۲ هزار هکتار مساحت، خانه‌ی ۴ هزار کارگر محصولات تبلیغاتی خواهد بود. MrBeast، فوق ستاره‌ی یوتیوب، محله‌ای در کارولینای شمالی را برای کارگرانش خریداری کرده است تا از هزینه‌ی بالای اسکان آن‌ها بکاهد. فروشگاه‌های این شهر-شرکت‌ها را در نظر بگیرید. وقتی کارفرما همه چیز را در مورد شما می‌داند، سطحی جدید از شخصی‌سازی ایجاد می‌شود که پیش‌بینی پیشنهادات آمازون در مقابل آن مانند یک لطیفه است.

قراردادهای اجتماعی در این شهر‌ها چگونه است؟ اگر اخراج شوید چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا کارفرمای شما می‌تواند شما و خانواده‌ی شما را از شهر بیرون کند؟ هنگامی که همه چیز تحت نظر کمپانی است، آزادی بیان جایی در این شهر دارد؟

شهرهایی برای بقا

منابع متزلزل، آب و هوای بسیار دیوانه‌کننده، تشدید آلودگی؛ علم به ما می‌گوید که سواری پردست‌اندازی به سوی آینده خواهیم داشت. در شهرهای بزرگمان، در آسمان‌خراش‌های سر به فلک کشیده، خودکفا و فوق ‌ایمن زندگی خواهیم کرد؛ ضد بمب، بدون میکروب و مهندسی شده برای افزایش سلامتی و افزایش طول عمر. لایه‌هایی از پارک‌ها در بین طبقات مسکونی قرار می‌گیرد و علاوه بر فضایی برای تفریح و تولید غذا، نقش ریه‌های جامعه را نیز به عهده می‌گیرد تا ردپای کربن در محدوده‌ی مناسب باقی بماند. شرایط خاص برای گیاهان و حیوانات در نظر گرفته شده است تا منقرض نشوند. برف‌های برنامه‌ریزی شده شروع به باریدن می‌کنند تا کودکان با لذت‌های نسل‌های گذشته آشنا شوند. برای مدیریت کمبود آب، آب خاکستری از حمام‌ها و دوش‌ها جمع‌آوری شده و مجدداً برای شستشوی توالت‌ها و انجام سایر موارد استفاده می‌شود. این کار مصرف آب را تا ۳۰ درصد کاهش می‌دهد، آن هم در شرایطی که افزایش دما، رطوبت ما را از بین برده است.

به دنبال چه باید بود؟ به دنبال انواع محصولات جدید ایمن با آب خاکستری و سازگار با آب خاکستری برای رونق باشید. در نهایت آب خاکستری را به نوشیدنی‌ها تبدیل کنید. همچنین از خود بپرسید که چگونه می‌توانید آب سیلاب را برداشت کرده و از آن به خوبی استفاده کنید؟

شهر ۵ دقیقه‌ای: ترسناک و خسته‌کننده برای سفرهای دور

شهر ۱۵ دقیقه‌ای را شاید بتوان قبله‌ی آمال شهرسازان دانست، گرچه در جهانی مملو از ADHD، پانزده دقیقه زمان بسیار زیادی است. حتی ۵ دقیقه نیز طولانی به نظر می‌رسد. چه اتفاقی قرار است برای صنعت خودرو بیفتد؟ در شهر ۵ دقیقه‌ای به ماشین نیاز نخواهید داشت. پروژه The Line عربستان سعودی که اکنون در دست ساخت است، قصد دارد آنچه را که یک فرد واقعاً باید داشته باشد، تنها در عرض ۵ دقیقه پیاده‌روی برایش مهیا کند. جاده‌ها و پارکینگ‌ها به فضاهای سبز تبدیل خواهند شد و ضریب سلامتی جوامع افزایش پیدا خواهد کرد. تاکسی‌های بدون سرنشین و ترامواهای با انرژی پاک ساکنان را در سفرهای طولانی‌تر به شهر یا اعماق اقیانوس‌ها جابجا خواهند کرد.

شهرهای بدون آدرس

چرا در یک مکان بمانیم؟ چرا احساس گیر افتادن، لنگر انداختن، تثبیت شدن کنیم؟ فردا، ما به طور فزاینده‌ای خواهان آزادی پرسه زدن، غوطه‌ور شدن در تجربیات جدید و ارتباط با انسان‌ها و ربات‌های انسان‌نمایی هستیم که زندگی جالب‌تری دارند. خانه آبی خود را تصور کنید که می‌تواند آزادانه در اسکله یا شناور باشد. این خانه‌ها بدون افزایش سطح دریا، در دهکده‌های ونیز مانند، با کانال‌هایی به جای جاده، در شهری بدون خودرو برای هزاران نفر لنگر می‌اندازند. علاوه بر این، هر غلاف برای تحریک رشد مرجان‌ها در زیر سطح مهندسی شده است و دنیای آبی سالم تری را پرورش می‌دهد. جزر و مد جغرافیای ما را متحول می‌کند؛ قوانین حمل و نقل محصول و تحویل توسط هواپیماهای بدون سرنشین در هر کجا که بخواهید ظاهر می‌شوند. خانه‌های قابل حمل را تصور کنید. هر کجا که بخواهید می‌توانید سکنا برگزینید.

برای همیشه اینجا زندگی کنید

کارشناسان طول عمر می‌گویند که SuperAgers (کسانی که بیش از ۸۰ سال زندگی می‌کنند) به زودی عادی خواهد شد و طول عمر انسان به ۱۲۰ یا حتی ۱۵۰ سال خواهد رسید. اگر یک قرن و نیم زندگی کنیم، شهرها باید از سلامت جسمی، عاطفی و معنوی ما حمایت کنند. فناوری‌ها به زودی به اقامتگاه‌ها بافته خواهند شد؛ فناوری‌های مانند حسگرها، پوشیدنی‌ها، دستیاران مجازی و ربات‌های همراه. به صورت بلادرنگ فیلتر هوا و دوز دارو برای به حداکثر رساندن سلامتی و طول عمر کالیبره می‌شوند. به زودی، فناوری بازگشت سن، از طریق اصلاح ژن، یا ادغام ایمپلنت، آنچه پیری نامیده می‌شود را از بین می‌برد و ما را تا آخرین نفس جوان نگه می‌دارد. وقتی سختی‌های زندگی روزمره مانند هشدارهای کیفیت هوا یا بارهای ویروسی خطرناک سالمندان را در خانه نگه می‌دارد، VR دروازه‌‌ای از تجربیات را برای آن‌ها باز می‌کند.

منتظر چه باید باشیم؟ آگاهی خود را برای همیشه در فناوری ابری آپلود خواهیم کرد. آواتارهای ما برای همیشه در متاورس زندگی خواهند کرد، این سرزمین فردا هیچ آجر و ملاتی نخواهد داشت. زمان آن فرا رسیده است که در مورد خدمت به این خود ابدی فکر کنید. آن‌ها ممکن است به غذا نیاز نداشته باشند، اما به وسایلی برای پرسه زدن، خرج کردن و تعامل با خانواده نیاز دارند؛ شاید بخواهند برای آن‌ها هدیه‌هایی بفرستند یا آن‌ها را به یک شام مجازی دعوت کنند.