logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

بَلَدچیِ مسیرهای آینده

بنر
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

دیدوان

چشم‌انداز صنعت پتروشیمی از منظر آینده‌نگاری استراتژیک

امروزه نقش کلیدی صنعت پتروشیمی در توسعه اقتصاد هر کشوری بر همگان روشن است. پتروشیمی با توجه به تاثیرش بر روندهای انرژی آینده در اقتصاد کشورها اهمیت و جایگاه ویژه‌ای دارد. با توجه به پیوند قوی بین مواد شیمیایی و سوخت‌های فسیلی و جایگزین‌های مواد پایدار، پرسش مهم این است که چشم‌انداز صنعت پتروشیمی چگونه خواهد بود؟ کدام فناوری‌ها، استراتژی‌ها و سیاست‌ها می‌توانند این بخش را قادر به توسعه پایدار کنند؟ در این میان یک چیز مشخص است و آن اینکه آینده بدون مواد شیمیایی بعید به نظر می‌رسد.

در اهمیت صنعت پتروشیمی همین بس است که بگوییم اقتصادها به شدت به پتروشیمی وابسته هستند. پتروشیمی بخش لاینفک بافت جامعه است و در طیف وسیعی از محصولات مدرن یافت می‌شود. پوشاک، لاستیک، دستگاه‌های دیجیتال، بسته‌بندی، مواد شوینده و بسیاری از اقلام بی‌شمار دیگر، همه از مواد پتروشیمی ساخته می‌شوند. آن‌ها همچنین در بسیاری از بخش‌های سیستم‌های انرژی‌های تجدیدپذیر، از جمله پنل‌های خورشیدی، پره‌های توربین‌های بادی، باتری‌ها، عایق‌های حرارتی ساختمان‌ها و قطعات خودروهای الکتریکی یافت می‌شوند. در سطح جهان، بیش از نیمی از آمونیاک به اوره تبدیل می‌شود که به عنوان کود در کشاورزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. لاستیک مصنوعی جزء اصلی تایرهای اتومبیل، کامیون و دوچرخه است و عمدتاً از بوتادین پتروشیمی مشتق می‌شود. بسیاری از مواد شوینده لباس در ماشین لباسشویی ما از مواد پتروشیمی مانند سورفکتانت ها و الیاف پلی استر مشتق شده‌اند.

چشم‌انداز صنعت پتروشیمی نشان می‌دهد که این بخش به سرعت در حال تبدیل شدن به بزرگ‌ترین محرک برای تقاضای جهانی نفت است. 12درصد از تقاضای جهانی نفت مربوط به صنعت پتروشیمی است که انتظار می‌رود با افزایش تقاضا برای پلاستیک، کود و سایر محصولات، تقاضا برای نفت نیز افزایش بیابد. پیش‌بینی می‌شود پتروشیمی بیش از یک سوم تقاضای نفت تا سال 2030 و نزدیک به نیمی از این تقاضا را تا سال 2050 از آن خود کند که این مقدار بیش از مصرف مورد نیاز بخش حمل و نقل هوایی و صنعت کشتیرانی است. همچنین پیش‌بینی‌ها حاکی از آن است که تا سال 2030 صنعت پتروشیمی مصرف کننده ۵۶ میلیارد متر مکعب گاز طبیعی خواهد بود.

picture

چشم‌انداز صنعت پتروشیمی سناریویی را نشان می‌دهد که در آن لازم است برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، یک مسیر جایگزین برای بخش شیمیایی در نظر گرفته شود. در این سناریو بر مدیریت پسماندهای شیمیایی و صنعت بازیافت تاکید بسیاری می‌شود.

بازیگران اصلی صنعت پتروشیمی در جهان کشورهایی همچون ایالت متحده هستند که تولیدکنندگان بزرگ مواد پتروشیمی به شمار می‌روند. اما در این میان از نقش چین و خاورمیانه در چشم‌انداز صنعت پتروشیمی نمی‌توان گذشت. چرا که این دو منطقه در آینده پتروشیمی، نقشی بسیار تاثیرگذار دارند. درواقع، چین و خاورمیانه این پتانسیل را دارند که آینده پتروشیمی را به نفع خود رقم بزنند. برای مثال, عربستان سعودی که یکی از تولیدکنندگان عمده پتروشیمی در جهان محسوب می‌شود در تلاش است نقش خود را در این زمینه پررنگ‌تر کند. حتی تولیدکنندگان جهانی نیز با توجه به نوسانات تقاضاها برای سوخت، متمایلند در محصولاتی با رشد بیشتر همچون پتروشیمی سرمایه‌گذاری کنند. چشم‌انداز صنعت پتروشیمی نشان می‌دهد آینده این صنعت در دستان چین و خاورمیانه است. درواقع می‌توان گفت تا پایان این دهه بیشتر رشد در تقاضای نفت بواسطه نیاز پتروشیمی به نفتاست و منطقه خاورمیانه قطب اصلی تولید در این زمینه خواهد بود.

انتظار می‌رود با روند رو به رشد پتروشیمی در آسیا، تولیدات پتروشیمی آسیا در سال‌های آینده با تولیدات خاورمیانه رقابت کند، زیرا هر دو منطقه این آمادگی را دارند تا به مراکز مهم پتروشیمی در جهان تبدیل شوند.

چین در ایجاد مجتمع‌های بزرگ پتروشیمی و افزایش سرمایه‌گذاری‌های خود در این زمینه، پیشرو بوده است. برای مثال، شرکت ژجیانگ (Zhejiang) در حال ساخت دو پالایشگاه است که هر کدام می‌توانند تا 400 هزار لیتر بشکه نفت خام در روز را فرآوری کنند. به طور کلی، نزدیک به 50 درصد از تولیدات این شرکت یعنی چیزی حدود 20 میلیون تن مربوط به مواد پتروشیمی خواهد بود. پتروشیمی هنگلی (Hengli) نیز 40 درصد مواد شیمیایی عمدتا پارازایلن، تولید می‌کند. پتروشیمی شنگونگ (Shenghong) نیز قادر است تا 300 هزار بشکه را در روز فرآوری کند.

یکی از پیامدهای ناخوشایند احداث چنین پروژه‌های بزرگی، افزایش ظرفیت مازاد است. با این وجود تولید گسترده محصولات پالایشی با کیفیت بالاتر و تخصصی‌تر می‌تواند این کشور را به رقیب سرسختی برای تولید کنندگان بزرگ پتروشیمی در دنیا تبدیل کند.

چشم‌انداز صنعت پتروشیمی در خاورمیانه نیز مانند چین خوش‌بینانه توصیف می‌شود. در دهه‌های اخیر خاورمیانه سرمایه‌گذاری‌های قابل توجهی برای افزایش ظرفیت پردازش  نفت خام خود داشته است. سرمایه‌گذاری‌های بزرگ با هدف ایجاد پالایشگاه‌های پتروشیمی به عنوان ابزاری برای تولید محصولاتی با ارزش افزوده بیشتر و تنوع بخشی به سبد محصولات بسیار سودمندتر از منابع نفت خامی است که صرفا برای صادرات به کار می‌روند.

آنچه که چشم‌انداز صنعت پتروشیمی خاورمیانه را با مانع بزرگی روبرو می‌کند در این واقعیت نهفته است که اکثر پالایشگاه‌ها و دارایی‌های وابسته به آن‌ها متعلق به دولت‌ها هستند و استراتژی‌های سرمایه‌گذاری معمولا با سیاست‌های بلند مدت مدیریت انرژی مرتبط است. از طرفی، اغلب سرمایه‌گذاران خارجی در منطقه، اهداف متفاوتی را در مقایسه با پالایشگاه‌های دولتی دنبال می‌کنند و این همان مانع مهمی است که توسعه پالایشگاه‌ها و سرمایه‌گذاری در زمینه آن‌ها را با مشکل مواجه می‌کند.

همه‌گیری کووید-19 نیز یکی از عوامل تاثیرگذار در کاهش رشد تولیدات پتروشیمی بود. بهبود تقاضای پتروشیمی بر اساس جغرافیا و زنجیره ارزش متفاوت است. بر اساس یک سناریوی محتمل، تقاضا به احتمال زیاد در سه ماهه اول سال 2022 به سطح قبل از همه‌گیری کووید-19 بازگردد و این درحالیست که در سمت عرضه برخی تولیدکنندگان برنامه‌های توسعه ظرفیت خود را به تعویق انداخته‌اند. اما به احتمال زیاد تا سال 2025 مازاد ظرفیت قابل توجهی در صنعت پتروشیمی وجود خواهد داشت.

شرکت‌های پتروشیمی در مسیر بهبودی خود با چالش‌های متعددی روبرو هستند. کسب تجربه از بحران‌های موجود و ایجاد چندین تغییر مدیریتی بر اساس دیدگاه‌های آگاهانه و واقع‌بینانه می‌تواند در ایجاد سازگاری با شرایط عادی بعدی و خروج از بحران‌های آتی بسیار تاثیرگذار باشد. رهبران صنعت پتروشیمی برای رسیدن به آینده مطلوب در این صنعت لازم است از سناریوها برای مدیریت بحران‌های پیش‌رو استفاده کنند. با توجه به چشم‌انداز نامشخص صنایع تولیدی و عدم قطعیت‌های طولانی‌مدت آینده، لازم است شرکت‌ها رویکردهای مبتنی بر سناریوهای راهبردی را در پیش بگیرند. سناریوهایی که در جهت اهداف پایداری، زنجیره‌های ارزش را مدنظر خود قرار می‌دهند.

در چشم‌انداز صنعت پتروشیمی، بازیگران این صنعت باید بتوانند با استفاده از تجزیه و تحلیل پیشرفته برای کاهش هزینه‌ها، کاهش مصرف انرژی، بهبود بازده و توان عملیاتی و بهینه سازی قیمت‌گذاری محصولات در یک محیط تجاری پویا، حاشیه سود خود را دو برابر کنند.

منابع: