کمبود نیروی کار صنعت معدن در آینده
مواد معدنی، پایه و اساس جامعه صنعتی مدرن هستند و معدنکاری به عنوان یک بخش حیاتی، زیربنای بسیاری از اقتصادها در سطح جهان را به خود اختصاص داده است. اما صنعت معدن با مجموعهای از چالشهای مهم مواجه است که با نزدیک شدن به سال 2030 میلادی (در صورت ادامه روند فعلی) این امور تشدید خواهند شد. این چالشها ناشی از ترکیبی از عوامل اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی هستند که نیازمند توجه فوری و برنامهریزی استراتژیک میباشند. چالشهای کلیدی شامل کمبود شدید نیروی کار، سرمایهگذاری ناکافی در اکتشاف و توسعه، ریسکهای ژئوپلیتیکی، مسئولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی، پاسخگویی به تقاضا برای مواد معدنی مورد نیاز گذار انرژی و پیشرفتهای فناوری و اتوماسیون میشوند. پرداختن به این چالشها برای پایداری صنعت معدن و توانایی آن در پاسخگویی به تقاضای رو به رشد جهانی برای مواد معدنی بسیار حیاتی خواهد بود.
یکی از چالشهای اصلی، کمبود شدید نیروی کار ماهر یا به عبارتی شکاف مهارتی است. نیروی کار معدن رو به سالخوردگی میرود و بخش قابل توجهی از نیروی کار آن، نزدیک به بازنشستگی است و این یعنی صنعت معدن با پدیده «بهمن نقرهای» یا همان سونامی خاکستری (grey tsunami) روبرو است. بهطور مثال برآوردهای مطالعهای که در اوایل سال 2023 توسط مؤسسه معتبر Deloitte انجام شد، نشان داد که نزدیک به 50 درصد از مهندسان معدن ماهر در دهه آینده به سن بازنشستگی خواهند رسید و بسیاری از کارگران معدن حداقل 46 ساله و بالاتر هستند. علاوه بر این، مطالعه فوق نشان داد که اشتغال کلی معادن در طول دهه گذشته در ایالات متحده 20.4 درصد کاهش یافته است. روند «بهمن نقرهای» تا سال 2029 میلادی در کشور آمریکا میتواند منجر به بازنشستگی بیش از 221,000 نفر از کارگران شود. در شکل شماره 1 وضعیت کارکنان شاغل در معادن در چهار کشور قاره آمریکا بررسی شدهاند [1,2].
با وجود تقاضای بالا برای مواد معدنی، بهویژه آنهایی که برای گذار انرژی حیاتی هستند (مانند لیتیوم و کبالت)، تلاشهای استخدامی، کمتر از حد مورد نیاز هستند [3]. فارغالتحصیلی از دانشگاههای معدن آمریکا کاهش یافته است که منجر به عدم تطابق بین تعداد فارغالتحصیلان و نیازهای صنعت میشود، زیرا این کشور سالانه به حدود 400 تا 500 مهندس معدن جدید نیاز دارد. درک معدن به عنوان یک گزینه شغلی کمتر جذاب، همراه با سابقه تاریخی صنعت در مسائل زیستمحیطی، به دشوار بودن جذب استعدادهای جدید دامن میزند [4]. برای نمونه در شکل شماره 2 کاهش شدید تعداد فارغالتحصیلان مهندسی معدن در دو کشور آمریکا و استرالیا نمایش داده شده است [5].
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، بخش معدن در زمینه جذب نیروی جدید با رقابت شدید از سوی مشاغل دیگر، بهویژه فناوری، روبرو است که باعث جلب توجه کاندیداهای با مهارتهای دیجیتال و به چالش کشیدن جذب نیروی کار مورد نیاز معادن میشود که در عملیات معدن مدرن ضروری هستند. این رقابت باعث میشود که شرکتهای معدنی نتوانند به راحتی بهویژه در زمینههای تخصصی مانند برنامهریزی معدن و مهندسی فرآیند موقعیتها را پر کنند [4].
پیامدهای عمیق کمبود نیروی کار معادن
از جمله این پیامدها میتوان موارد زیر را نام برد:
- چالشهای تولید:
کمبود نیروی کار ماهر توانایی صنعت را برای دستیابی به اهداف تولید و اهداف استراتژیک محدود میکند. بر اساس «نظرسنجی مدیران ارشد و اجرایی صنعت معدن 2022 مککینزی»، 71 درصد از مدیران معدن در آمریکا و استرالیا گزارش دادهاند که کمبود نیروی کار بر عملیات آنها تأثیر منفی میگذارد [2,5].
- افزایش هزینهها و تأخیرها:
شرکتها در راستای یافتن افراد واجد شرایط، ممکن است با افزایش هزینههای عملیاتی و تأخیر در پروژهها مواجه شوند که میتواند بر سودآوری و رقابتپذیری در بازار جهانی تأثیر بگذارد [2,3].
- از دست دادن تخصص
بازنشستگی کارگران باتجربه به معنای از دست رفتن دانش و مهارتهای حیاتی است که برای عملیات کارآمد معدن ضروری هستند. این شکاف میتواند منجر به ناکارآمدیهای عملیاتی و افزایش اتکا به کارکنان کمتجربهتر شود [2,3].
استراتژیهای مقابله با کمبود نیروی کار
برای مقابله با این چالشها، صنعت معدن باید چندین استراتژی را اتخاذ کند:
- تقویت تلاشهای استخدامی
شرکتهای معدنی باید بخش معدن را به عنوان یک گزینه شغلی قابل توجه و پاداشدهنده ترویج دهند و بر حقوق رقابتی و فرصتهای رشد شغلی تأکید کنند [3].
- سرمایهگذاری در آموزش و توسعه
شرکتها باید در برنامههای آموزشی سرمایهگذاری کنند تا از این طریق، مهارتهای نیروهای جدید و کارکنان موجود را توسعه دهند. این امر شامل پذیرش فناوریها و روشهای جدیدی است که میتواند کارایی عملیاتی را بهبود بخشد [2,3].
- بهبود شرایط کاری
درک مسئله شناختهشدن معدن به عنوان یک شغل خطرناک و سخت فیزیکی در جامعه بسیار مهم است. بهبود ایمنی محل کار، تعادل کار و زندگی و تعامل با جامعه میتواند این صنعت را برای کارکنان بالقوه جذابتر کند [2,3].
کمبود شدید نیروی کار در صنعت معدن چالشی اساسی است که نیاز به اقدام فوری و استراتژیک دارد تا اطمینان حاصل شود که این بخش میتواند به تقاضاهای آینده پاسخ دهد و در عین حال کارایی عملیاتی و ایمنی را حفظ کند.
استراتژیهای آینده نگرانه
شرکتهای معدنی میتوانند با بهرهگیری از فناوری، وابستگی به نیروی کار را از طریق چندین استراتژی نوآورانه که کارایی عملیاتی، ایمنی و بهرهوری را افزایش میدهند، کاهش دهند که برخی از آنها عبارتند از:
1. اتوماسیون و رباتیک، 2. هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشین، 3. اینترنت اشیا (IoT)، 4. پهپادها و وسایل هوایی بدون سرنشین (UAVs)، 5. راهحلهای مدیریت نیروی کار دیجیتال، 6. برنامههای آموزشی بهبود یافته [6,7].
منابع: