سوخترسانی به آینده
حتما تا به حال دربارهی معاهدهی پاریس که توافقی جهانی در مورد تغییرات اقلیمی است، شنیدهاید. در دسامبر 2015 میلادی، رهبران جهان در پاریس گرد هم آمدند تا متن نهایی توافقی برای حفظ دمای جهانی بسیار کمتر از 2 درجه سانتیگراد - و در صورت امکان 1.5 درجه سانتیگراد - در مقایسه با سطوح پیش از صنعتی شدن، آماده کنند. این معاهده بینالمللی الزام آور در مورد تغییرات اقلیمی، توسط 196 کشور در جریان کنفرانس COP21 (یکی از بزرگترین گردهماییهای رهبران جهان تا به امروز)، تصویب و در 4 نوامبر 2016 لازم الاجرا شد. تحقق این هدفگذاری تنها از طریق کاهش قابل توجه انتشار گازهای گلخانهای امکانپذیر است.
در این میان، انرژی در قلب تغییرات اقلیمی قرار گرفته است و از قضا خود، راهکارِ حل ِچالش تغییرات اقلیمی نیز هست. چشمانداز انرژی جهانی 2023 موسسه مکنزی، بینشی در مورد آینده تقاضا و عرضه انرژی با تمرکز بر دستیابی به اهداف معاهدهی پاریس ارائه میدهد. در این چشم انداز، چهار سناریوی گذار انرژی مورد بررسی قرار گرفته است که هر کدام پیامدهای متفاوتی از افزایش دمای 1.6 تا 2.9 درجه سانتیگرادی را تا سال 2100 نشان میدهند. این سناریوها عوامل مختلفی مانند پیشرفت فناوری و اجرای سیاستها را در نظر میگیرند و هدف از آنها آگاهی تصمیمگیرندگان در مورد چالشهای فرصتهای مرتبط با گذار به سیستمهای انرژی پایدار است. تقاضا برای سوختهای پایدار تحت سناریوهای مختلف تغییر میکند. این سناریوها به شرح زیر هستند:
تقاضای سوختهای پایدار میتواند تقریباً 2.5 برابر در سناریوی مسیر فعلی و تا 4 برابر در صورت تحقق کامل تعهدات تا سال 2050 افزایش خواهد یافت. همچنین رشد تقاضا در بخشهای مختلف به طور قابل توجهی متفاوت است. حمل و نقل جادهای و هوانوردی بیشترین پتانسیل افزایش تقاضای سوختهای پایدار را در آینده دارند، در حالی که بخشهایی مانند دریانوردی و صنعت مواد شیمیایی نیز بسته به سناریو، رشد قابل توجهی را نشان میدهند.
انتظار میرود سوختهای پایدار، از جمله بیودیزل (biodiesel) و بیواتانول (bioethanol)، نقش مهمی در بخش حمل و نقل، به ویژه در حمل و نقل جادهای ایفا کنند. دلیل این امر به حمایت و زیرساختهای دولتیِ موجود در بسیاری از کشورها نسبت داده میشود، جایی که سیاستها تولید و مصرف این سوختها را به عنوان بخشی از تلاشهای گستردهتر کربنزدایی تشویق میکنند. با این حال، تقاضا برای سوختهای پایدار در بخشهای مختلف متفاوت است و همانطور که اشاره شد، حملونقل جادهای به دلیل بازار بالغ آن در مقایسه با بخشهای کمتر توسعهیافته مانند هوانوردی، دریانوردی و مواد شیمیایی پیشرو است. این تغییرات در تقاضا نشاندهندهی سطوح مختلف آمادگی و پذیرش فناوریهای سوخت پایدار در صنایع مختلف است. تأثیر بلندمدت سوختهای پایدار بر مقدار انتشار کربن به عوامل متعددی از جمله اقدامات دولت مانند یارانهها، دستورات و اعتبارات مالیاتی و همچنین پیشرفت در فناوریهای تولید و استفاده از سوخت بستگی دارد. حتی در مناطقی مانند اروپا که برنامههای بلندپروازانه برای برقرسانی دارند، انتظار میرود تقاضا برای سوختهای پایدار افزایش یابد، زیرا گذار به خودروهای بدون آلایندگی ممکن است با سرعت کافی برای تحقق اهداف سختگیرانه کربنزدایی تعیینشده توسط دولتها انجام نشود. پیشبینیها نشان میدهند که تا سال 2050، تقاضای جهانی برای سوختهای پایدار میتواند از حدود 190 میلیون تن در سال در سناریوی Fading Momentumتا حدود 600 میلیون تن در سال در سناریوی Achieved Commitments، متغیر باشد. این پیشبینیها بر اهمیت سیاستهای دولتی و حمایت قانونی در گذار به سمت منابع انرژی پایدار تأکید میکند.
برای دستیابی به اهداف کربن زدایی، ترکیبی از استراتژیها ضروری خواهد بود. یکی از رویکردهای موثر استفاده از سوختهای پایدار است که میتواند به تحقق این اهداف کمک کند. این سوختها گزینههای مختلفی را در بر میگیرند، از جمله سوختهای زیستی سنتی مانند اتانول (ethanol) یا متیل استر اسید چرب (FAME)، که میتوان آنها را تا رسیدن به یک حد مجاز مخلوط کرد و همچنین جایگزینهای پیشرفتهتری مانند روغنهای گیاهی تصفیهشده با آب (HVO) یا سوختهای مصنوعی (synfuels) مانند نفت سفید (e-kerosene). سوختهای پایدار بهویژه برای بخشهایی از حملونقل که کربنزدایی آنها مشکل است، مفید هستند و ابزاری برای کاهش سریع انتشار گازهای گلخانهای ناوگان خودروهای موجود ارائه میدهند. با این حال، گسترش استفاده از سوختهای پایدار احتمالا با چالشهایی مانند در دسترس نبودن مواد اولیه مواجه شود. غلبه بر این موانع ممکن است نیاز به حمایت مالی برای بازیابی سرمایه و توسعه راه حلهایی به منظور رفع کمبود بالقوه مواد اولیه داشته باشد.
منابع: