پارادایم کربنزدایی از نفت و گاز
هر کلیدواژهای را که میخواهید به همراه آیندهپژوهی و آیندهنگاری در اینترنت جستجو کنید. هر گزارشی که بخوانید، بلااستثنا دو مفهوم و یا ردپای آنها را مشاهده خواهید کرد؛ «فناوریهای نوین» مانند هوش مصنوعی یا تحلیل کلان داده و «دنیای سبز» که با کربنزدایی عجین شده است. مانند هر صنعت دیگری، صنعت نفت و گاز نیز مجبور به کربنزدایی است. اما مگر ذات این بخش با انتشار گره نخورده است؟ پس چرا کلا استفاده از سوختهای فسیلی را کنار نگذاریم؟ خب نمیتوانیم. طبق پیشبینیها هنوز حتی به پیک مصرف سوختهای فسیلی هم نرسیدهایم. شکل شمارهی 1 تقاضای جهانی سوختهای فسیلی را نشان میدهد.
حال که این سوختها تا مدتها مورد استفاده هستند، باید صنعت نفت و گاز کربنزدایی شود. شرکت مشاورهای بوستون (Boston Consulting Group) 40 شرکت این صنعت را که مجموعا مسئول انتشار بیش از 25 درصد گازهای گلخانهای این صنعت هستند، بررسی کرده است. این تجزیه و تحلیل نشان میدهد که 20 درصد از آنها بین سالهای 2017 تا 2022 میلادی میزان انتشار یا شدت انتشار خود را بیش از 20 درصد کاهش دادهاند. برای رسیدن به این هدف، این شرکتها از چند اهرم کربنزدایی استفاده کردند:
- تغییر به محصولات کم انتشار (برای مثال از نفت به گاز)
- بهرهوری عملیاتی و انرژی
- کاهش فلرینگ
- کاهش انتشار متان
- استفاده از انرژی تجدیدپذیر
- جذب، استفاده و ذخیرهی کربن (CCUS)
- تغییر به سوختهای زیستی برای تولید برق و گرما
بسیاری از شرکتهایی که در زمینه کربنزدایی پیشرفت میکنند، فعالانه از فرصتهای درآمدی برای کمک به تأمین بودجه تلاشهای کربنزدایی بیشتر خود استفاده میکنند. به عنوان مثال، برخی در حال نصب پنلهای خورشیدی برای جایگزینی برق تولید شده توسط نیروگاههای گازی خود و فروش برق مازاد برای حصول نقدینگی هستند. یک شرکت پتروشیمی توانست دیاکسیدکربن کافی را از طریق فناوری CCUS جذب کند تا از آن برای افزایش تولید متانول خود استفاده نماید.
خبر بد این است که هنوز شکاف بزرگی بین آنچه مطلوب است و اوضاع فعلی وجود دارد. 40 درصد از تولیدکنندگان نفت و گاز هنوز هیچ برنامه و تعهدی را برای رسیدن به صفر خالص ارائه نکردند. با این حال، آن دسته از شرکتهای نفت و گازی که در حال توسعه قابلیتهای کربنزدایی هستند، قبلاً شروع به کسب مزیت رقابتی از طریق بهبود خطوط پاییندستی و دستاوردهای استراتژیک کردهاند. علاوه بر این، طبق گزارشها، 23 درصد از انتشار گازهای گلخانهای جهانی در سراسر صنایع مشمول سیستم تجارت انتشار گازهای گلخانهای یا نوعی مالیات کربن و 13 درصد دیگر مشمول مشوقهای مختلف کاهش کربن مانند اعتبارات کربن هستند. در این مورد، انتشار کمتر مستقیماً منجر به پسانداز یا منابع جدید درآمد میشود. به عنوان مثال، در بریتانیا که قیمت کربن در سیستم تجارت انتشار گازهای گلخانهای در سال 2022 به 100 پوند به ازای هر تن دیاکسیدکربن معادل رسید، حذف یک توربین گاز میتواند انتشار گازهای گلخانهای را به طور دائم تا 20 کیلوتن دیاکسیدکربن معادل کاهش دهد و تا 2 میلیون پوند پسانداز سالانه به دنبال داشته باشد.
برای پیادهسازی پارادایم پیشنهادی موسسهی بوستون که میتواند منجر به کاهش 20 درصدی هزینهها، افزایش درآمد و افزایش 25 درصدی بازدهی سرمایهگذاری در برخی از پروژههای کربنزدایی شود، سازمانها باید 4 الزام کلیدی را عملی کنند:
- تخصصهای عمیق و ویژه را برای کربنزدایی دریابید.
اکثر شرکتها برای کربنزدایی یک سری فرآیندهای مرسوم و سطحی را پیادهسازی میکنند. اما با عمیق شدن در عملکرد هر یک از داراییها، میتوان برای هر کدام یک فرآیند کربنزدایی ویژه تعریف کرد. برای مثال میتوان به جای فکر کردن به فناوریها و روشهای کربنزدایی از حمل و نقل دریایی، با بهبود لجستیک فعالیتهای تولید فراساحلی کاهش 50 درصدی کشتیها، کاهش سفرها، هزینهها و انتشار گازهای گلخانهای را به ارمغان آورد.
- به طور کامل از همافزایی و مبادلهی اهرمهای کربنزدایی استفاده کنید.
باید تمام گزینههای کربنزدایی بررسی شود و ترکیبی بهینه از آنها برای کاهش انتشار کربن مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال در یک پروژه کربنزدایی، باید به ترکیب مناسبی از فناوریهای انرژیهای تجدیدپذیر، رویکردهای کاهش مصرف انرژی و همچنین سیستمهای ذخیرهسازی انرژی فکر کرد. شکل شمارهی 2 همافزایی بالقوه در پروژههای کربنزدایی صنعت نفت و گاز را نشان میدهد.
- در راهحلهای دیجیتالی و هوش مصنوعی سرمایهگذاری کنید.
این مورد، تفاوت میان شرکتهای پیشرو در این حوزه را با آنان که عقب ماندهاند مشخص میکند. هوش مصنوعی و چنین فناوریهای نوینی میتوانند بهینهترین روشهای کربنزدایی را شناسایی و مقرونبهصرفهترین رویکردها را پیشنهاد کنند.
- تحول را در سراسر سازمان نفوذ دهید.
هر قدر هم که برنامهی مناسبی را طراحی کرده باشید، تا تحول در سازمان رسوخ نکرده باشد، پروژه عملیاتی نخواهد شد. برای این منظور باید هر فرد از مسئولیت خود آگاه باشد، استعدادها جذب یا پرورانده شوند، کربنزدایی در گردشکار سازمان گنجانده شود و یک فرهنگ زندگی سبز در سازمان جوانه بزند.
در آیندهای نه چندان دور، حتی اگر قوانین سختگیرانهتری برای کربنزدایی تصویب نشود، تیغ مسئولیت اجتماعی برانتر از همیشه روی رگ سازمانها قرار خواهد گرفت و در این شرایط، سازمانی که از پیش خود را آماده نکرده باشند، باید بساط خود را از بازار جمع کند.
منابع: