logo

نواندیشان آتی نگار فرتاک

بَلَدچیِ مسیرهای آینده

بنر
icon

خانه

icon

وبلاگ

icon

دیده‌بان آینده‌

icon

محصولات

icon
icon

دیدوان

داستان سرایی در آینده پژوهی

از همان قدیم، انسان‌ها برای انتقال تجربیات یک عمر زندگی به نسل جوان و کودکان خود، از داستان‌ها استفاده می‌کردند و در کودکی، اشعار و قصه‌های کودکانه ذهن فرزندان را درمی‌نوردید. کودک که اندک اندک بزرگ می‌شد، می‌توانست در ارتفاع بالاتری از آسمان خیال پرواز کند. آن هنگام بود که با «منطق‌الطیر» همسفر سی مرغ می‌شد تا به دنبال سیمرغ بگردد، پدری را می‌دید که دشنه به پهلوی پسر فرو می‌برد بی آنکه بداند فرزند خود را کشته است و پندهایی را می‌شنیدند از زبان «کلیله و دمنه»؛ دو شغال قصه‌گو. اما همه ما می‌دانیم که داستان‌ها تنها برای سرگرمی و پندآموزی نیستند و کاربردهای دیگری نیز دارند. در گوش جامعه، داستان یک آرمان‌شهر را زمزمه کنید، به آن پر و بال بدهید، حرارت داستان را در رگ‌های مردم تزریق کنید و ببینید که چگونه همه و همه در تلاش خواهند بود که به آن اهداف والا و آرمان‌ها برسند.

دنیای آینده‌پژوهی نیز از داستان‌سرایی بی‌نصیب نماند. حال آنکه چنین محفلی، بیش از هر جای دیگری به داستان نیاز دارد. گذشته را تاریخ نقل می‌کند، حال را اخبار و آینده را داستان. داستان‌های آینده را نمی‌توان در کتاب‌ها یافت، این داستان‌ها تنها در پس ذهن آن‌هایی جا خوش کرده است که افسار سمند خیال خود را رها کرده‌اند و دست در دست رویاها، به خارج حصار تصورات می‌تازند. روزگاری این داستان‌ها با ربات‌هایی عجین بود که دنیا را به ورطه‌ی نابودی می‌کشانند، گاهی هم جهانی را به تصویر می‌کشیدند که همه چیز نابود شده بود و انسان مانده بود و بازگشت به تاریخ پارینه‌سنگی. آن روی سکه هم ممکن است، جهانی با چاشنی فناوری که در آن ماییم و عمر‌های جاودان و سفر به دور زمین در یکی-دو ساعت و پرواز به اعماق تاریخ فضا. داستانی که برای گذشته و حال نقل می‌شود محدود است در دنیای همان زمان، در فناوری مردمان آن زمان، در فرهنگ آن زمان و در اقتصاد آن زمان. اما آینده را می‌توان هر جور که میل داستان‌سرا باشد، توسعه داد؛ بی‌آنکه حتی دروغین بودن آن مشخص شود، همانگونه که هر دو روی سکه‌ی جهان نابود شده و جهان آباد ممکن است. اما ممکن نیست به خواننده القا کرد که کوروش کبیر سوار هواپیما می‌شد، مگر اینکه قبول کنید شما یک طنزپردازید، همانطور که قبول کردید که شغال‌ها حرف می‌زنند. 

آینده‌پژوهی و آینده‌نگاری بیش از هر روشی، در سناریونگاری از داستان‌سرایی بهره می‌برند؛ آنجا که ویژگی‌های خرده‌جهان‌ها پیدا شده‌اند و حال یک ذهن خلاق باید آن‌ها را به یکدیگر بچسباند تا قطعه‌های پازل کامل شده و مخاطب خود را دقیقا در آن فضا احساس کند. دقیقا انگار صبح از خواب برخاسته و دیده ‌است که دنیا نابود شده است، حال دقیقا می‌تواند برای آن برنامه‌ریزی کند. هنر آینده‌پژوه القای همین حس است. سه روش رایج برای خلق سناریو از دیگر رویکردها محبوب‌ترند. در روش ماتریس ۲ در ۲، با استفاده از تضارب دو عاملی که عدم قطعیتی بالا دارند، ۴ سناریو حاصل می‌شود. روش دوم بر اساس نظر دیتور بود که باور داشت تصاویر اصلی از آینده را می‌توان در ۴ گروه دسته‌بندی کرد. این روش به ۴ آینده‌ی دیتور معروف شد. روش سوم نیز تجزیه و تحلیل لایه‌ای علّی نام گرفت که عنایت‌الله آن را برای کشف اسطوره یا استعاره‌های خفته در اعماق ذهن شرکت‌کنندگان در فرآیند آینده‌نگاری معرفی نمود.

picture
picture

برای آنکه اجداد بهتری برای فرزندان خود باشیم باید به آن‌ها بگوییم که در مورد آینده چگونه فکر می‌کنیم. حال آنکه این آینده همان آینده‌ی مدنظر آن‌ها هست یا نه، مسئله‌ی دیگری‌ است. به هر حال با این دید، فرزندان ما می‌توانند جهان بهتری برای خود بسازند. برای نمونه دو داستان آینده را که یکی در سال ۲۰۲۶ و دیگری در سال ۲۰۲۷ روایت شده‌اند را بخوانید. این دو داستان از «جاوریا مسعود (Javeria Masood)» با عنوان «داستان‌هایی از آینده: دیدگاه‌هایی تجربی درباره‌ی چشم‌انداز دنیای پس از همه‌گیری» در بخش چشم‌اندازهای Journal of Futures Studies به چاپ رسیده است.

سال ۲۰۲۶:

در سال ۲۰۱۹، حنا مرخصی زایمان گرفت. او مضطرب بود که با مسئولیت تازه مادر شدن، چگونه سر کار برگردد. که دو هفته‌ی بعد، کل شرکت در واکنش به کووید-۱۹ به کار از راه دور تغییر رویه داد. کار در خانه برای او یک نعمت بود. او می‌توانست مراقبت از نوزاد، کارهای خانه و ضرب‌الاجل‌های کاری را مدیریت کند. حال حنا به گذشته نگاه می‌کند و فکر می‌کند که چگونه یک بیماری همه‌گیر برای بهانه آوردن در مقابل رئیسش مفید بوده و به او اجازه داد که ساعات کاری انعطاف‌پذیر داشته باشد و دورکاری را تجربه کند. او اکنون فقط در صورت نیاز به دفتر محل کارش می رود. حنا یک دفترچه یادداشت دیجیتال دارد که تمام وظایف، جلسات، بررسی‌ها و اسنادش را با آن مدیریت می‌کند. این امکان بررسی کار در حال انجام و تکمیل شده تیم او را مهیا نموده است. او می‌تواند از طریق عضویت در شرکتش در هر نقطه از شهر درخواست جلسات در Pod کند. این میزهای اداری قابل حمل در سال ۲۰۲۱ به عنوان روش جدید کار توسعه یافتند. Podها فضاهای حباب مانندی هستند که در سراسر کشور گسترده شده‌اند و هر کدام مجهز به دستگاه‌های دیجیتال، اتصالات و یک میز اداری و صندلی هستند. مبلمان برای اهداف بهداشتی به جای پارچه از میکرو پلیمرهای مصنوعی ساخته شده است. هر بار که عضوی وارد می‌شود، Pod خود را ضدعفونی می‌کند. ظرفیت آن‌ها از یک نفر تا چهار نفر متفاوت است. گاهی اوقات، حنا تعجب می‌کند که چگونه دفتر او از یک ساختمان پنج طبقه با پلان باز، به یک اتاقک ۴*۳ تبدیل شده است.

سال ۲۰۲۷:

مرتضی پس از پایان یک روز کاری کامل، کیوسک x2f خود را می‌بندد. او در دو سال گذشته ۱۱ کیوسک را در اسلام آباد افتتاح کرده است. این کیوسک، یک مدل خرده‌فروشی ترکیبی است که می‌توانید در آن قدم بزنید، اقلام مورد نیاز خود را اعم از موادغذایی، لبنیات، پوشیدنی‌ها و چای یا قهوه از طریق واقعیت مجازی انتخاب کنید، آن‌ها را از طریق شبیه‌سازی بررسی نموده، از طریق حسگر چشمی به حساب بانکی خود دسترسی پیدا کرده و خرید خود را کامل کنید. تمام عملیات مشتری کاملاً بدون لمس است. در هنگام خروج، می‌توانید خرید خود را از هر یک از ۵۰ شعبه در سطح شهر انتخاب و دریافت کنید یا آن را به خانه خود ارسال کنید. مرتضی به سختی کلاس پنجم را گذراند و تا سال ۲۰۲۰ به اتصال اینترنت دسترسی نداشت. زندگی در سال قرنطینه دشوار شد بنابراین او باید تصمیمات مهمی می‌گرفت. مرتضی سواد دیجیتال را از طریق یک برنامه مهارت‌سازی دولتی به دست آورد و امروز، فروشگاه‌های زنجیره‌ای موفقی را با نزدیک به ۶۰ کارمند مدیریت می‌کند. 

همه‌گیری با تمام بدی‌هایش، جنبه‌های خوبی هم داشت، داستان‌هایی که خواندید نمونه‌های کوچکی از آن‌هاست. آموزش مجازی که روزی شکستن شاخ غول بود، به راحتی چند سال در جهان جریان یافت. بعید نیست که در آینده نیز اتفاقاتی از این دست، سرعت نفوذ فناوری را در زندگی روزمره افزایش دهند. ترسیم یک جهان زیبا و پیشرفته می‌تواند به کودکان امروز کمک کند تا به قهرمان‌های دنیای فردا تبدیل شوند. با استفاده از داستان‌های آینده که از رویدادها، روندها و تحولات موجود در جامعه و جهان الهام می‌گیرد، آرمان‌شهر یا ویران‌شهری به تصویر کشیده می‌شود که انسان‌ها آن‌ها را خلق کرده‌اند. اینکه به کدام سمت برویم؛ آرمان‌شهر یا ویران‌شهر، نتیجه‌ی تصمیم خود ماست.